مدیریت تفاوت های فرهنگی با تمرکز بر ابعاد هوش فرهنگی (مطالعه موردی آژانس های گردشگری)

در دوران معاصر ،گردشگری به واقعیت مهم اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است. بدیهی است افراد هر اندازه که از لحاظ بیولوژیکی به هم شباهتداشته باشند، از نظر ظاهری، رفتاری، موقعیت اقتصادی- اجتماعی، نیازها و دیدگاهشان نسبت به مسائل و مشکلات با یکدیگر تفاوت دارند. تفاوت ها،از دیدگاه سازمانی و با توجه به پدیده جهانی شدن، که امروزه یکی از موضوعات مهم شرکت ها و سازمان های بین المللی می باشد، نقش مهمی را ایفا می نماید. امروزه، در بیشتر کشورهای جهان، کسب و کارهای مربوط به گردشگری، برای پایداری و موفعیت بیشتر، موضوع تفاوت های فرهنگی رادر استراتژی بلند مدت شرکت، مورد توجه قرار می دهند. در آژانس های گردشگری به عنوان یکی از کارگزارهای مهم این شاخه، جهت خدمت رسانیبهتر و بهبود روابط با مشتری، موضوع مدیریت تفاوت های فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.در سال های اخیر، استراتژی راهبردی جدیدی در مسیر مدیریت تفاوت های فرهنگی مورد بحث قرار گرفته است. این استراتژی راهبردی: کهبیانگر درک فرد از تشابهات و تفاوت های فرهنگی است و دانش عمومی و نقشه های ذهنی و شناختی فرد از فرهنگ های دیگر را نشان می دهد، مفهوم<< هوش فرهنگی>> بوده و مبتنی بر شناخت سیستم های اقتصادی و قانونی، هنجارهای موجود در تعاملات اجتماعی ،عقاید مذهبی ،ارزش هایزیبایی شناختی و زبان فرهنگ های دیگر می باشد. کسی که دارای هوش فرهنگی بالایی است، حصارهای فرهنگی را درک کرده، می داند که همینحصارها می توانند رفتار ما و دیگران را چارچوب بندی کند و بر این اساس، می تواند نحوه فکر کردن و واکنش نشان دادن در موقعیت های متفاوت راتعیین کند و نیز در مواقع حساس، هم قادر است تا این قید و بندها و حصارها را در جهت اهداف سازمان خود کاهش دهد.در این مطالعه، اهمیت هوش فرهنگی ، اجزای آن و تاثیر آن در مدیریت درست تفاوت های فرهنگی در بین آژانس های مسافرتی، مورد بحثقرار خواهد گرفت و اهمیت استراتژیک هوش فرهنگی در مدیریت تفاوت های فرهنگی بررسی خواهد شد.