تحلیل حکایات روضه العقول با تکیه بر پیرنگ داستانی

پیرنگ، نقشه، طرح یا الگوی حوادث در داستان است، به عبارتی، پیرنگ در ادبیات داستانی ساختمان و اسکلت بندی یک داستان است. وجود حکایات و یا به عبارت امروزیتر اپیزود (داستانک) های گوناگون در کتاب روضهالعقول، بیانگر این است که با وجود قدمت این کتابو نثر دشوار و مصنوع آن، پیرنگ جلوهی خود را در آن حفظ کرده است.پیرنگ هم در رمانهاو هم در داستانهای کوتاه وجود دارد.در کتاب روضهالعقول داستانهای کوتاه با پیرنگهای مستقل زیر مجموعهی هریک از ابواب کتاب را تشکیل میدهند که دارای موضوعات مختلفی -اند.مجموع این داستانهای کوتاه یک موضوع خاص را در باب مورد نظر خود بیان می-کنند.وجود یک موضوع متفاوت و مجزا در هر باب و شرح و توضیح آن موضوع از طرف نویسنده باعث شده که وی به خلق این داستانکها روی بیاورد. وجود داستانکهایی که متناسب با باب مورد نظر است اگر چه موضوعات متفاوتی دارند اما ویژگی بارز پیرنگ کههمانا ترتیب و توالی منطقی حوادث است را به خوبی حفظ کرده است.در این مقاله، با بررسی هر یک از ابواب این کتاب (به عنوان داستان بلند) و داستانهای کوتاهی که در داخل آنها نقلشدهاندبه ترسیم و تحلیلپیرنگ داستانی پرداخته شده است و با اشارهای به شخصیتهای آن،هنر نویسنده در لابهلای حوادث مستقل گوناگون با پیرنگهای مختلفبرای حفظ پیرنگ اصلی نشان داده خواهد شد.

کلیدواژه ها:

نثر مصنوع ، حکایت ، داستان کوتاه ، پیرنگ ، محمد غازی ملطیوی ، روضهالعقول