آثار خشونت علیه زنان با تاکید بر انواع خشونت های خانگی بر سلامت روان و بررسی ساز و کار های حمایتی از قربانیان

خشونت جنسیتی برخاسته از نابرابری جنسیتی، باور های فرهنگی مرد سالار و خوی پرخاشگری است که مهم ترین ابزار اعمالکنترل بر زنان در جامعه ای با ساخت مردانه محسوب میشود. میتوان گفت خشونت علیه زنان و بویژه خشونت های خانگی علیه آنان همواره یکی از مهم ترین دغدغه های مدافعین حقوق بشر بوده و هست؛ تا جایی که کنفرانس های جهانی بسیاری در این باره برگزار شده که در نتیجه ی آن اعلامیه جهانی حذف خشونت علیه زنان برای دفاع و حمایت از حقوق زنان قربانی خشونت تدوین شده است. صرف نظر از تاثیرات مخرب روحی و روانی اینگونه خشونت ها بر روی زنان قربانی، این نوع نگاه تبعیض آمیز و نابرابر به زن و مرد در طول تاریخ سبب ایجاد ضعف روحی در جنس مونث شده است که با ورود به هر عرصه ای همواره همراه اوست. مقابله با این نوع نگاه علاوه بر اقدامات فرهنگی و زمینه ساز مستلزم تدوین ساز و کار های حمایت از زنان قربانی خشونت و همچنین مستلزم توجه به اقدامات پیشگیرانه از خشونت در چارچوب نهاد های دولتی و مدنی، بررسی قواعد حمایتی موجود در چارچوب حقوق بشر دوستانه و ارزیابی عملکرد محاکم کیفری در رسیدگی به جرایم علیه زنان و رعایت اصول منصفانه دادرسی در محاکم به عنوان مهم ترین راهکار حمایتی از زنان آسیب دیده می باشد. این مقاله در پی آنست که با روش کتابخانه ای، انواع خشونت علیه زنان چه در خانه و چه در اجتماع، آثار آن در سلامت روان زنان قربانی و همچنین ابزار حمایتی موجود از قربانیان خشونت را با نگاهی انتقادی مورد بررسی قرار دهد.

کلیدواژه ها:

خشونت علیه زنان ، زنان بزه دیده ، نگاه تبعیض آمیز ، قوانین حمایتی