بررسی رابطه عوامل سازمانی با استقرار مدیریت دانش در ادارات تربیت بدنی آموزش و پرورش استان تهران

هدف از این پژوهش تببین رابطه عوامل سازمانی (ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و فن آوری اطلاعات، استراتژی و رهبری و منابع انسانی) با استقرار مدیریت دانش در ادارات تربیت بدنی آموزش و پرورش استانتهران می باشد. جامعه آماری این تحقیق را 320 نفر از کارکنان و مدیران ادارات تربیت بدنی آموزش و پرورش استان تهران در سال 95 1394 تشکیل می دهند. و حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 175 نفر در نظر گرفته می شوند. روش نمونه نگیری به صورت تصادفی ساده می باشد . یه منظور جمع آوری نظرات کارشناسان و مدیران ادرات تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش استان تهران از دو پرسشنامه مدیریت دانش (شرون لاسون، 2003 ) و پرسشنامه عوامل سازمانی (محقق ساخته) استفاده شد. برای تعیین اعتبار روایی پرسشنامه توسط 15 تن از اساتید متخصص حوزه مدیریت آموزشی مورد تایید قرار گرفت. و پایایی پرسشنامه ها نیز بر اساس آلفای کرونباخ برای مدیریت دانش 96 % و عوامل سازمانی 97 % بدست آمد. با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده های فرهنگ سازمانی به منظور بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی با استقرار مدیریت دانش از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش rho=0/637,P≤0/01 می باشد. هم نین یافته های تحقیق نشان داد که فرهنگ سازمانی قادر است تغییرات استقرار مدیریت دانش را تبیین کند. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد که بین ساختاری سازمانی و استقرار مدیریت دانش در اداره امور مالیاتی غرب تهران rho=0/502,P≤0/01 ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. هم نین ساختار سازمانی قادر است تغییرات در استقرار مدیریت دانش را تبیین کند. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین مدیریت منابع انسانی و استقرار مدیریت دانش در ادارات آموزش و پرورش استان البرز r=0/539,P≤0/01 ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین فناوری اطلاعات و استقرار مدیریت دانش r=0/481,P≤0/01 ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و و عامل فناوری اطلاعات قادر است تغییرات در استقرار مدیریت دانش را تبیین کند بی تردید مدیریت دانش به عنوان سازو کار نظامند و سازماندهی شده قادر است تا سازمان ها را نسبت به استفاده بهینه از منابع دانش رهنمون کند. آمادگی برای پیاده سازی و بهره برداری از آن در سازمان های عصر جدید اجتناب ناپذیر است. پنج عامل سازمانی موثر در پیاده سازی مدیریت دانش عبارت است از فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، استراتژی رهبری و منابع انسانی که در این پژوهش مورد سنجش قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر می توان چنین بیان کرد که بین پنج عامل سازمانی با استقرار مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. ولی در عین حال نیازمند توجه و توسعه می باشد. دغدغه حاصله از نتایج آن است که با وجود رابطه مثبت و معنادار پنج عامل ذکر شده با پیاده سازی مدیریت دانش موفقیت در تمامی این مراحل نیاز به پشتیبانی و حکایت رهبری ومدیران ارشد ساززمان دارد.تحقیقات هم نشان داده بیشتر شکست های پیاده سازی هم در اثر نبود حمایت و پشتیبانی مدیریت ارشد یا رهبری و استراتژی اثر بخش و حکایت کننده بوده است.

کلیدواژه ها:

استقرار مدیریت دانش ، عوامل سازمانی ، فرهنگ سازمانی ، ساختار سازمانی ، فناوری اطلاعات ، استراتژی و رهبری سازمانی ، مدیریت منابع انسانی