واقع گرایی انتقادی و تعلیم و تربیت

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 979

فایل این مقاله در 7 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CTCONF03_274

تاریخ نمایه سازی: 14 شهریور 1396

چکیده مقاله:

این پژوهش با عنوان واقع گرایی انتقادی و تعلیم و تربیت و با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوای کیفی به نگارش درآمده است. واقع گرایی انتقادی نهضتی در فلسفه و علوم انسانی است که با آثار روی بسکار شروع شده است. واقع گرایی انتقادی مدعی است که قوانین علی استعداد اشیا را که در ساختارهایشان نهفته است بیان می کنند، نه پیوندهای ثابت و پایدارشان را که در خارج ازآزمایش ها کمیاب اند. بنابراین تفسیرهای پوزیتیویستی درباره علم نادرست اند، اما رد و انکار تبیین علی عالم انسانی نیز نادرست است واقع گرایی انتقادی معتقد است که بیش ترآنچه که هست وجود دارد تا آنچه که شناخته می شود بیش تر نیرو وجود دارد تا کاربردو استعمال نیرو؛ و بیش تر جامعه وجود دارد تا افرادی که آن را تشکیل می دهند. واقع گرایی انتقادی این دیدگاه رایج را رد می کند که تبیین همواره خنثی و بی طرف است. تعلیم و تربیت انتقادی نظریه نسبتا جدیدی است که بر اساس دیدگاه نظریه پردازان، فلاسفه وجامعه شناسان عضو مکتب فرانکفورت، به ویژه هربرت مارکوزه توسعه یافت. این مکتب فکری با تجدید نظر در اصول و آموزه های مارکسیسم سنتی که بیشتر بر اقتصاد و طبقه تاکید داشت، بیشترین تلاش خود را از تحلیل سلطه اقتصادی بر بررسی و نقد سلطهفرهنگی متمرکز کرد و بر نقش خرد و آگاهی تاکید زیادی دارد

نویسندگان

رضا فراشبندی

دانشجوی دکتری گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان خوراسگان اصفهان، ایران

افسانه گلستانی

دانشجوی دکتری گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان خوراسگان اصفهان، ایران

زینب حبیبی دهنه سیری

کارشناس ارشد گروه علوم تربیتی، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران

نسیم شامرادی ورنامخواستی

کارشناس ارشد گروه علوم تربیتی، واحد اصفهان خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران