معماری داخلی ونقش عناصر و مولفه های هنرهای تجسمی درآن

طراحی از گستره موضوعی و زمینه های کاری و حرفه ای متنوعی برخوردار است.این گستره وسیع ،به طراحی جذابیت و آزادی عمل فوق العاده ای می بخشد .در عین حال رویکرد عمومی وغیر تخصصی ونیز فقدان تجربیات لازم سبب شده است که بسیاری از طراحان در مقایسه با آن دسته از متخصصانی که تنها به یک حوزه خاص ازطراحی می پردازند ، توان رقابت پایین تری داشته باشند. در این میان ، طراحی داخلی می تواند از وجه تخصصی و تجربی ویژه ای برخوردار باشد . در این مقاله پس از بررسی مقوله فوق ، نزدیکی و قرابت کارساز طراحی داخلی و معماری می پردازیم.این قرابت به ضرورت آشنایی طراحان داخلی با دانش ساخت فضا،شناخت مواد وروش هایساخت وترکیب و تاثیرات متقابل آن ها بر یکدیگر،ارزیابی و شناخت تکنیک های چیدمان،تشخیص و تحلیل صحیح پروژه های کوچک و بزرگ،شناخت نیروهای بصری و سر انجام اصول و مبانی هنر و نیز زیبا شناسی می انجامد.بررسی کاربرد حرفه ای عناصر بصری در طراحی داخلی ،با عنایت به مبانی نظری هنرهای تجسمی ،از دیگرمباحث محوری این پژوهش است.عناصری چون نقطه، خط، سطح، بافت، حجم و رنگدر مقام ابزار کار، دگرگونی ها و تغیرات در این عناصر از قبیل اندازه، شکل(فرم)، جهت و تراکم با هدف خلق مفاهیم ذهنی از جمله تعادل، تمرکز، تقارن، تناسب، تضاد و ریتم و سرانجام ابزارهایی همچون مبلمان، روشنایی، پوشش ها و پرده ها در جهت ترسیم فضاهای دوستانه، رسمی، پرنشاط ،سرزنده، رویایی، آرامش بخش، اعتماد بر انگیز و یا بی روح و بی احساس در این راستا مورد توجه قرار گیرد.معماری و هنرهای تجسمی از عناصر و مولفه های مشترک بسیاری برخوردارند.در معماری و به خصوص معماری داخلی حرکت انسان در زندگی مشهود است از طرفی در هنرهای تجسمی جلوه های مختلفی از حرکت به چشم می خورد.حرکت در هنرهای تجسمی ممکن است با نقطه و یا خط ایجاد شود و به شکل های مختلفی مطرح گردد.همچنین نقطه و خط را نیز با همین مفهوم می توان در معماری داخلی به کار برد. پس از طرح این مباحث ،این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که برای انجام یک پروژه موفق طراحی داخلی، چه اقدامات و فرایندهایی باید صورت گیرد و نقش هنرهای تجسمی در این میان چیست.روش پژوهش در این مقاله ،روش توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری داده ها، روش کتابخانه ای (اسنادی) است.

کلیدواژه ها:

طراحی ، طراحی داخلی ، معماری ، هنرهای تجسمی