بررسی تاثیر تعارض کار _ خانواده بر فرسودگی و استرس شغلی، خلاقیت فردی و بیگانگی از کار

باتوجه به پیچیده تر شدن روز افزون جوامع امروزی، به طور حتم رسالت سازمان ها در جهت برآوردن انتظارات افراد جامعه و ایفای نقش کارآمد در این جهت از اهمیت بالا و نقشی حساس برخوردار است. فلسفه وجودی هر سازمان به نیروی انسانی آن وابسته است و تقریبا تمامی صاحب نظران، منابع انسانی را به عنوان اساسی ترین عامل قلمداد می کنند. بنابراین منابع انسانی نقش محوری در تحول سازمان داشته و تحولات عظیم سازمانی از توانمندی های نامحدود فکری این عامل سرچشمه می گیرد. تعارض کار_خانواده نوعی تضاد و تقابل بین نقشی است که طی آن، فشارهای آشکار و نهان نقش های خانوادگی و کاری در جهاتی با یکدیگر در تضاد و تقابل و یا به معنایی صریح تر در ناسازگاری قرار می گیرند. تعارض کار_خانواده اغلب حاوی تعارض در زمان صرف شده، تعارض در نقش ها و وظایف و همچنین تعارض در رفتارها در یک نقش (کار با خانواده) با رفتارهای مورد نیاز در نقش دیگر می باشد. یکی از عارضه های مهم سازمانی در چند دهه اخیر که مسیر صعودی آن در هزاره سوم برای کارکنان و متصدیان اجرایی امر مدیریت کاملا مشهود است، بیگانگی شغلی است. این مشکل، اغلب از بی ثباتی و ناپایداری های شدید محیطی و ظهور متغیرهای تنش زا و اضطراب آور نشات می گیرد و عوارض مخرب آن مانند بی انگیزشی، ناامیدی، اضطراب و افسردگی در بسیاری از کارکنان سطوح مختلف، به ویژه در سازمان های بزرگ را درگیر می سازد. همچنین فرسودگی شغلی، نشانگانی متشکل از تغییر در سطح انگیزش، کارایی، نگرش و دیدگاه انسان نسبت به کار و وظایف کاری خود می باشد که ماحصل آن را احساس ناتوانی، تخلیه انرژی و بی میلی نسبت به وظایفی تشکیل می دهد که تا پیش از وقوع فرسودگی، برای فرد منبع تلاش و کوشش هدفمند بوده است. این مطالعه به بررسی تعارض کار_خانواده و نیز تاثیر آن بر فرسودگی و استرس شغلی، خلاقیت فردی و بیگانگی از کار پرداخته است.

کلیدواژه ها:

تعارض کار خانواده ، فرسودگی و استرس شغلی ، خلاقیت فردی ، بیگانگی از کار