کاربرد تحلیل روشهای ساختاری و غیرساختاری ژیواستاتیکی در جداسازی سنگ کف با استفاده از داده های مقاومت ویژه (مطالعه موردی)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 426

فایل این مقاله در 6 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

DTUCONF01_088

تاریخ نمایه سازی: 1 دی 1397

چکیده مقاله:

از نتایج معکوس سازی داده های برداشت شده توسط روش ژیوالکتریک با آرایه اشلامبرگر، مقاومت لایه های زیر سطحی به دست می آید که مقاومت سنگ کف جزیی از آن می باشد. در این مقاله ابتدا با استفاده از روشهای آمار کلاسیک جدایش منظقه از لحاظ سنگ بکر و هوازده انجام گرفت. اصول این جدایش بر اساس مقادیر حول میانگین داده های رقومی کل منطقه می باشد در روش دوم بر اساس هندسه فرکتالی و با استفاده از نمودار تمام لگاریتمی مقاومت – مساحت به دست آمده از داده های رقومی و نقشه هم شدت مقاومت سنگکف ، جدایش پلهای محیطهای متفاوت (کاملا هوازده ، گسله و درزدار ، درزدار و بکر تودهای ) با توجه به ضریب زاویه منحنی مقاومت – مساحت فرکتالی مشخص شد.[1] از نتایج این تحقیق می توان در ساخت سدهای زیر زمینی ،تونل سازی ، اکتشاف نفت ، سازه های عظیم و غیره بهره برد. بررسی آبهای زیرزمینی و تعیین سنگ کف با استفاده از روشهای صحرایی کاری بسیار دشوار، زمانبر و پرهزینه بوده و آگاهی از روند سطح ایستابی آبهای زیرزمینی و آبخوانها در آینده امری ضروری و مهم میباشد. در این پژوهش، دشت پیرانشهر از استان آذربایجانغربی برای مطالعه موردی انتخاب و روش ژیوالکتریک با آرایه اشلامبرگر مورد استفاده قرار گرفت. از نتایج معکوس سازی داده های برداشت شده، مقاومت لایه های زیر سطحی بهدست میآید که مقاومت سنگ کف نیز جزیی از آن میباشد. جدایش بخشهای مختلف بر اساس مقاومتویژه، راهکاری موثر در شناخت طبیعت، حدود لایه های زیرسطحی و تعیین سنگ کف میباشد. جدایش بر اساس دو روش بررسی میشود؛ روش غیر ساختاری(آمار کلاسیک) و روش ساختاری(فرکتال).

نویسندگان

کامران عبداله زاده

دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معدن اکتشاف مواد معدنی دانشگاه ارومیه

فرنوش حاجی زاده

عضو هییت علمی دانشگاه ارومیه

بهنام تقوی

دانشجوی دکتری مهندسی معدن اکتشاف مواد معدنی دانشگاه ارومیه