آشنایی کودکان با مفهوم خداوند بر اساس قصه موسی و شبان و تطبیق آن با مراحل رشد شناختی پیاژه

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 841

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ECEH05_164

تاریخ نمایه سازی: 5 آبان 1397

چکیده مقاله:

برجسته ترین ویژگی مثنوی جنبه تعبیمی و تربیتی آن است. قصه موسی و شبان در دفتر دوم مثنوی معنوی آیینه تمام نمای شکل گیری مفهوم خداوند در کودکان است که قابل مقایسه با نظریه های روانشناسی رشد است. بر این اساس، در این پژوهش هدف توضیح دادن نحوه تربیت دینی در شکل گیری مفهوم خداوند بر اساس قصه موسی و شبان در مثنوی معنوی و مقایسه با دیدگاه رشد شناختی پیاژه است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده که ابتدا به شناسایی مفاهیم اساسی مرتبط با تربیت دینی در داستان موسی وشبان پرداخته، سپس ارتباط این مفاهیم را با یادگیری مفهوم خداوند در کودکان در یک چارچوب منطقی مورد بررسی و در مقایسه با نظریه رشد شناختی پیاژه به عنوان طرح اولیه ارایه شده است. به طور کلی، اصولی که از این داستان برای آموزش مفاهیم دینی استنباط می شوند شامل این است که در آموزش مفاهیم دینی به کودکان باید با زبان خودشان با آن ها حرف زد و از به کار بردن نصیحت و سرزنش در مورد توصیفات کودکان از خداوند خودداری نمود. در آموزش مفاهیم دینی به احساسات و عواطف کودکان توجه نمود و به جنبه محبت آمیز دین و خداوند بیشتر توجه نمود. سعی شود مفاهیم مجرد را با استفاده از داستان و تمثیل برای کودکان عینی و ملموس نمود ودر آموزش مفاهیم دینی به انتقال قلبی و باطن بیشتر از ظاهر توجه نمود. در نهایت با توجه به این قصه و نظریه رشد شناختی پیاژه نتیجه گیری می شود کودکان دارای مفهومی عینی و تجسمی از خداوند است و نحوه تربیت دینی کودک نیز با توجه به مراحل رشد شناختی وی صورت بگیرد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان