بدحجابی، تاریخچه و نقش علل و عوامل در آن

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 6,125

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

EFAF01_200

تاریخ نمایه سازی: 6 مهر 1397

چکیده مقاله:

حجاب، به معنای حایل است و پوشش زن را به اعتبار پشت پرده واقع شدن، حجاب نامیده اند. بی حجابی به معنای نداشتن پوششمتناسب با فقه اسلامی، و بدحجابی کاستن از حد متعارف آن است. ادیان حجاب را در راستای فطرت دانسته اند. زنان، به جهتحیای فطری، پیوسته پوشیدگی شان بیشتر بوده است. بی حجابی، اواخر قرن نوزده برای بهره برداری اقتصادی از زنان، عملیاتی شد ودر کشورهای اسلامی، ابتدا در افغانستان و سپس ترکیه، از حجاب منع، و در ایران از دربار ناصرالدین شاه، آغاز شد. پهلوی اول، بهکشف حجاب، و پهلوی دوم به نهادینه سازی آن پرداخت. پس از انقلاب، زنان به پاسداری از حجاب پرداختند؛ اما استراتژیاستکبار، فراهم آوردن زمینه گرایش به بی حجابی است. بد حجابی، عواملی دارد که، نقش خواص مخرب تر است. دشمنان خاص بااستفاده از بی حجابی برای مخالفت با نظام سیاسی، و با القای برداشت محدودیت آفرینی از حجاب، اهداف خود را عملی می سازند.برخی خواص خودی نیز با سستی در انجام وظایف، یا رفتار سوء، در راستای اهداف دشمنان، مردم را به دین بدبین می کنند. مومننماها نیز با اعمال ناشایست، جوانان را از شعایر دینی دور می سازند. مدیران با دید غیر فرهنگی، ضعف نگاه استراتژیک بهموضوع های فرهنگی، ارایه نکردن تعریف مشخص از پوشش متناسب با ضرورت های فرهنگی، نداشتن برنامه برای اقناع فرهنگی،کم توجهی به الگو سازی متناسب با نیاز جوانان، کم توجهی به توطیه دشمنان در براندازی فرهنگ عفاف، ضعف برنامه ریزی در تامیننیاز جنسی جوانان، و... بدحجابی را ترویج می دهند. عدم آگاهی مسیولان دانشگاه از سا ز و کار نهادینه سازی حجاب و عدمروشنگری از عوامل موثر در ترویج کم حجابی در دانشگاه هاست. مردان نیز با استقبال از زنان بد حجاب، آن ها را برای بد حجابیتشویق می کنند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

صمد عبداللهی عابد

دانشیار دانشگاه شهید مدنی آذربایجان

ناصر حمزه پور

مربی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان