نقش واسطه ای اعتماد سازمانی در رابطه ی هوش معنوی با سلامت سازمانی دردانشکده سما دانشگاه آزاد مرودشت

هدف پژوهش حاضر نقش واسطه ای اعتماد سازمانی در رابطه ی هوش معنوی با سلامت سازمانی بوده است. روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی کارکنان آموزشکده سما دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت می باشد؛ که در سال (1394 (افراد مشغول به کار (100 (نفر می باشند. جهت نمونه گیری با توجه به حجم محدود جامعه ی آماری از روشسرشماری استفاده گردید و تمامی جامعه ی آماری به عنوان نمونه انتخاب شدند.در پژوهش حاضر جهت جمع آوری اطلاعات ازسه پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی هوی و فیلدمن(1998 ، (اعتماد سازمانی الون و همکاران(2008 (و هوش معنوی بدیع وهمکاران (1389 (استفاده گردیده است .جهت تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش همزمان استفاده شده است که نتایج نشان داد کههوش معنوی کارکنان با اعتماد سازمانی آنها رابطه معنا دار دارد.هوش معنوی کارکنان با سلامت سازمانی آنها رابطه معنا دار دارد.اعتماد سازمانی کارکنان با سلامت سازمانی آنها رابطه معنا دار دارند.هوش معنوی به طور معناداری قادر به پیش بینی اعتماد سازمانی می باشد. اعتماد سازمانی می تواند بین هوش معنوی و سلامت سازمانی نقش میانجی را ایفا کند

کلیدواژه ها:

اعتماد سازمانی ، هوش معنوی ، سلامت سازمانی