ارزیابی رابطه بین مدیریت سود و ریسک سیسستماتیک در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (گروه صنایع دارو، خودرو و سیمان)

در دهه اخیر، قدرت بازارهای سرمایه از یک سو و افزایش اطلاعات مدیران از روشها و دستورالعمل های حسابداری از سوی دیگر، باعث ایجاد پدیدهای نوظهور به نام مدیریت سود شده است. مدیریت سود کاهش عمدی نوسانات سود می باشد. مدیریت سود از لحاظ انگیزشی مقوله ای کیفی است که عوامل متعددی آن را متأثر می سازد. از این رو در این تحقیق ارتباط بین مدیریت سود و ریسک سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفته است. برای اندازه گیری مدیریت سود از مدل تعدیل شده جونز تحت دو رویکرد ترازنامه ای و جریان وجوه نقد با اعمال تغییراتی در رویکرد ترازنامه ای استفاده شده است. جامعه مطالعاتی دربرگیرنده کلیه شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1386 تا 1391 ونمونه آماری شامل 79 شرکت است. به منظور آزمون فرضیه ها، از تکنیک های آماری رگرسیون ساده و رگرسیون چندمتغیره بهره گرفته شد.یافته های پژوهش نشان می دهدکه رابطه معناداری و مستقیمی بین مدیریت سود و ریسک سیستماتیک وجود دارد. همچنین این رابطه را در سه صنعت دارو، خودرو و سیمان مورد بررسی قرار گرفت که نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه معنادار در صنعت خودرو و عدم رابطه معنادار در صنعت سیمان و دارو است.

کلیدواژه ها:

اندازه شرکت ، اقلام تعهدی اختیاری ، مدل تعدیلشده جونز ، نسبت بدهی ، نوع صنعت