رهبری معنوی و انگیزش شغلی کارکنان

هدف از پژوهش حاضر بیان رابطه بین رهبری معنوی و انگیزش شغلی می باشد. انگیزش عامل موثری در رفتار شغلی میباشد، بدیهی است که تشخیص عوامل مؤثر بر آن میتواند در بروز رفتارهای خود توسعهای مفید واقع شود. وقتی کارکنان از انگیزه کافی برخوردار و از شغل خوداحساس خشنودی نمایند، مسئولیت خویش را با دقت بیشتری به انجام می رسانند و موجب حداکثر کارایی می شوند. یافته های پیش نشانمیدهند که ابعاد انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی رابطه معنیداری با ابعاد اشتیاق شغلی(جذب، نیرومندی و وقف خود)، دارد .به عبارتی سطوح بالای انگیزش شغلی خودتعیین کننده به پیامدهای مثبتی مانند اشتیاق شغلی می انجامد. رهبری معنوی یک مدل عالی برای تحول سازمانی می باشد که برای ایجاد انگیزش درونی و کاهش مقاومت کارکنان در برابر تغییرات سازمانی طراحی شده است. بر اساس یافته های تحقیق، رهبریمعنوی برای سازمانهای امروز از اهمیت شایانی برخودار است و رهبران معنوی با اقداماتی نظیر :خلق چشم انداز مشترک برای کارکنان، و هم چنین، تلاش برای استقرار فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزش های انسانی می توانند به خلق و تقویت فضای یادگیری در سازمان کمک کرده، از این طریق به پویایی سازمان در فضای رقابتی امروز یاری رسانند

کلیدواژه ها:

انگیزش شغلی ، رهبری معنوی ، فرهنگ سازمانی ، تحول سازمانی