آموزش هدفمند و اثربخش

نداشتن اهداف مبتنی بر واقعیت، نبود هماهنگی در برنامه ریزی و ضعف در پیش بینی محیط در حال تغییر؛ همگی باعث شده تا به ناچار تصمیم گیری اضطراری، جانشین تصمیم گیری مدبرانه در نظام مدیریتی کنونی ما گردد که این خود منجر به هدر رفتن بخش اعظمی از توان نیروی انسانی شده و به تبع آن، کاهش انگیزه در اجرای اهداف را به همراه داشته است. از طرف دیگر اجرای استراتژی، به اندازه داشتن هدف و استراتژی رسیدن به آن، حائز اهمیت است و اجرا، خود مستلزم داشتن منابع متناسب با اهداف است. در این بین منابع انسانی به عنوان ارزشمندترین و موثرترین دارایی جامعه و نیروی محرکه برنامه ها، از اهمیت بسزایی برخوردار است. از آنجا که داشتن نیروی کار متخصص مستلزم برنامه ریزی بلند مدت و آموزش می باشد؛ لذا باید جهت اجرای صحیح و دقیق برنامه ها و اهداف، نیروی انسانی مناسب با آن را پرورش دهیم و همانطور که بر همگان آشکار است؛ فرآیند تربیت چنین نیروهایی، نیازمند صرف وقت و هزینه فراوان بوده و این امر خود، هماهنگی نهادهای تصمیم گیری، اجرایی و آموزشی را می طلبد تا در نهایت بتوانیم با آموزشی هدفمند، نیروی کار موثر و کارآمد، برای نیل به اهداف بلند مدت کشور داشته باشیم.

کلیدواژه ها:

آموزش هدفمند ، پیوند صنعت و دانشگاه ، ارزیابی متوازن ، آموزش موثر