برسی ساختار گرایی و پسا ساختارگرایی در گذر نظریه و تطبیق

این مقاله در پی برسی ساختار ومکتب ساختارگرایی و ارایه ی تعریفی جامع از آنهاست. و در صدد است تا تبار نامه و ریشه های اصلیساختارگرایی را را ارایه دادهد . و به تفصیل درباره شخصیت های اساسی و نظرات آنها در به وجود آمدن این مکتب توضیح دهد. اینمقاله درصدد است با برسی کتابهای مختلف جامعه شناسی حوضه ها و شاخه های اصلی مکتب ساختارگرایی را که شامل ، حوزهمارکسیسم ساختاری و حوزه ساخت گرایی آمریکایی است را معرفی کند. همچنین این مقاله به دنبال برسی این امر است که می توانساخت گرایی اجتماعی را به عنوان یک پارادایم به حساب آورد یا خیر به عبارات دیگر آیا ساخت اجتماعی پارادایم اجتماعی استدر این مقاله سعی می شود که مفاهیم ساختار و ساختارگرایی با بررسی ریشه آنها در زبان شناسی سوسوری تبیین شوند. گسترش و رشد این رویکرد در سایر مکاتب فکری از جمله مطالعات فرهنگی نشان داده شود و سر انجام با طرح ایرادات تفکر ساختارگرایی نشانداده شود که چطور ساختارگرایی از مرکزیت خارج شده و نظریه های دیگری از جمله نظریه گفتمان فوکو جایگزین آن می شود.

کلیدواژه ها:

ساختارگرایی ، نشانه شناسی ، پسا ساختار گرایی ، تحلیل ، نظریه اجتماعی