بررسی نظریه های جدید هوش با تاکید بر نظریه گاردنر واسترنبرگ
محل انتشار: سومین کنگره علمی پژوهشی سراسری توسعه و ترویج علوم تربیتی و روانشناسی،جامعه شناسی و علوم فرهنگی اجتماعی ایران
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 4,624
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EPCONF03_147
تاریخ نمایه سازی: 8 آذر 1396
چکیده مقاله:
هدف این مقاله بررسی و مطالعه ی نظریه های جدید هوش (سه وجهی استرنبرگ، چند گانه ی گاردنر)، می باشد. تا دهه ی1960 بیشتر پژوهش های در باره ی هوش در استیلای رویکرد عاملی قرارداشت اما همزمان با رشد وگسترش روانشناسی شناختی و تاکید آن بر الگوهای پردازش اطلاعات، رویکردهای تازه ای در این زمینه سر زد هر چند که محققان برای این رویکردهای تازه تعاریف متعددی ارایه داده اند لیکن اندیشه ی زیر بنایی آنها متضمن تلاش برای فهم وشناسایی هوش در قالب آن دسته از فرایندهای شناختی است که هنگام پرداختن به فعالیتهای هوش به کار می آیدگاردنر (1993) تلاش می کند برای نقش های گوناگون مردم در فرهنگ های متفاوت تبیینی بدست دهد، این گوناگونی را فقط با یک هوش نمی توان تبیین نمود بلکه حداقل هفت نوع هوش در هر انسانی با آمیزه های متفاوت وجود دارد گاردنر (1993) معتقد است که هوش همان فرایند حل مساله یا آفرینش ارزشمند نزد جامعه ی معین است. نظریه سه وجهی استرنبرگ (1988) بر این باور بنا شده است که نظریه های فبلی نه درست است و نه نا درست، بلکه ناقص می باشد بر این اساس به تبیین سه خرده نظریه پرداخته است: نظریه مولفه ای (سازگار پردازشگر درونی)، خرده نظریه تجربه گرایی (تجربه ی شخصی فرد)، خرده نظریه بافت نگر (روابط بین محیط خارجی وهوش).
کلیدواژه ها:
نویسندگان
احمد رحمتی
کارشناسی ارشدبرنامه ریزی آموزشی از دانشگاه آزاد کرج
نورالله پورعلی
کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی از دانشگاه تهران
چمناز همتی
دبیر آموزش و پرورش