هوش عاطفی (هیجانی ) و کارکرد های سازمانی آن

اگر سازمان از بیشترین سرمایه و بهترین فناوری و امکانات برخوردار باشد ، اما فاقد نیروی انسانی مولد و با انگیزه باشد ، به هدف خود نخواهد رسید عامل هایی متعدد کارایی افراد را در سازمان تحت تأثیر قرار می دهد یکی از عامل هایی که رفتار سازمانی هر فرد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد هوش هیجانی است .. هوش عاطفی یا همان هوش هیجانییکی ازمؤلفه هایی است که می تواند به میزان زیادی درروابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کند و به گفته گلمن ( 1998 )شرط حتمی واجتناب ناپذیر درسازمان به حساب می آید. در محیط رقابتی و پویای امروز شایسته است ، درسازمانها سرمایه گذاری مناسب تر ی در جهت آموزش این مهارتها به کارکنان انجام پذیرد تا بتوان از منبع ارزشمنداحساسات انسانی در جهت اهداف سازمانی استفاده نمودو به رشد وتعالی جامعه کمک کرد . برخلاف هوش شناختی IQ که تقریباً در تمام طول عمر ثابت و ایستا می باشد می توان هوش هیجانی EQ را تقویت و ارتقا داد فقط لازمه آن کمی اهمیت دادن به کارکردهای هوش هیجانی در سازمانها است