تأملی در اصطلاح فلسفه ی تطبیقی

برای نظام یافتن مطالعات تطبیقی در فلسفه، ضروری است تصویری روشن از چیستی فلسفه یتطبیقی وجود داشته باشد. برای به دست آوردن این تصویر روشن، باید مؤلفه های معتبر در تعریف فلسفه یتطبیقی از دیدگاه پژوهشگران این رشته شناخته شود. مهمترین مفهوم در فلسفه ی تطبیقی، مقایسه است.مقایسه در فلسفه ی تطبیقی مفهومی محوری است. البته این مفهوم، غایت فلسفه ی تطبیقی نیست، بلکه ابزاریبرای رساندن پژوهشگر به هدف خود از فلسفه ی تطبیقی است. افزون بر آن، مقایسه در فلسفه ی تطبیقی بینسنت های متفاوت فلسفی صورت می گیرد. با توجه به ملاحظات یادشده می توان این تعریف را برای فلسفه یتطبیقی پیشنهاد کرد: فلسفه ی تطبیقی، مطالعه ی مقایسه ای و برون سیستمی سنت ها یا نظریات فلسفی، بااستفاده از روش های معهود فلسفی و با هدف دستیابی به چشم اندازهای تعریف شده برای این فلسفه است.با توجه به تعریف ارائه شده، به نظر میرسد اصطلاح «فلسفه ی تطبیقی» عنوانی مناسب برای این شاخهی پژوهشی نباشد، بلکه عنوان مناسب برای این رشته «مطالعات مقایسه ای در فلسفه» است.

کلیدواژه ها:

فلسفه ، فلسفه ی تطبیقی ، مقایسه ، مطالعات مقایسه ای در فلسفه