مبانی جامعه شناسی جدید آموزش و پرورش در مدارس آینده

اصطلاح جامعه شناسی جدید آموزش و پرورش ابتدا در انگلستان و در اوایل دهه 1970 میلادی به کار رفت تا به تفاوتسبک نظریه و پژوهش مورد استفاده در این حوزه با رشته عمومی جامعه شناسی آموزش و پرورش تاکید کند. برخلافپژوهش های پیشین، که به طور نظری بر ساختار و کارکرد جامعه و آموزش و پرورش تاکید داشتند (کارکردگراییساختاری)، و پژوهش را معادل اندازه گیری و تحلیل رابطه بین متغیرهایی مانند متغیرهای خصوصیات فردی میپنداشتند، در این مقاله سعی شده است تا به مفهوم جامعه شناسی نو برخاسته از انگلستان اواخر دهه 1960 و اوایلدهه 1970 میلادی بر تفهم یا تفسیر کنش های متقابل اجتماعی هر روزه کلاس درس و آن معنای از دانش که مدرسهبر آن تاکید دارد بررسی شده که دریابیم که این معنا، هم به فهم و دریافت دانش آموزان و معلمان درگیر در امرآموزش دلالت دارد و هم به دیدگاهی که برنامه ریزی درسی را بخشی از یک بافت وسیع تر اجتماعی یا فرهنگی قلمدادمی کند. این مطلب به زبان تخصصی رشته های دانشگاهی به این معناست که جامعه شناسی آموزش و پرورش بهعنوان شاخه ای از معرفت باید به عنوان زیر مجموعه ای از یک علم اجتماعی دیگر یعنی جامعه شناسی معرفتی دیدهشود. جامعه شناسی جدید آموزش و پرورش در امریکا، فقط تا حدودی از پیشرفت های انگلیسی ها تاثیر پذیرفت.یکی از بارزترین این تاثیرات را می توان در کارهای مایکل اپل (1979، 1978) دید که در آنها مستقیما با رویکردی انگلیسی سر و کار دارد.در عین حال، کار اپل بیانگر برداشت امریکایی ها از تحولات نو در جامعه شناسی آموزش و پرورش هم محسوب میشود و از جمله مواردی است که می تواند در این رشته دانشگاهی یا شاخه های فرعی آن تاثیر بگذارد.

کلیدواژه ها:

جامعه شناسی جدید ، آموزش و پرورش ، مدارس ، جامعه شناسی معرفتی