تعیین مولفه های ورودی سناریوی داخلی کسب و کار بر اساس اهداف کلان

نگاه به آینده و ترسیم چشم انداز، همواره از جمله مسائل پیش روی سازمان ها بوده و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آینده و هوشیاری نسبت به عملکرد سازمان و محیط بیرونی آن، دانش مورد نیاز را درباره آینده احتمالی و مسیرهای دستیابی به آن فراهم آورده است. این در حالی است که امروزه، بر تعداد عواملی که به طور مستقیم بر عملکرد سازمان و محیط بیرونی آن تأثیر می گذارند، افزوده می شود و روش های قدیمی چون مدیریت استراتژیک توان خود را در برخورد با شرایط جدید از دست داده اند. ظهور آینده نگاری بر اثر تحولات ایجاد شده در سه حوزه برنامه ریزی استراتژیک، آینده پژوهی و توسعه سیاست، راهکاری جدید در جهت رفع نیاز سازمان برای دستیابی به ابزارهای مدیریتی مؤثرتر برای ارتقاء دانش درون سازمانی و فرای مرزهای سازمانی محسوب می شود. سناریو به عنوان توصیف داستانی از آینده از جمله روش های آینده نگاری بوده که کاربرد آن روندی افزایشی داشته است. همچنین، اکثر سازمان ها در توجه نمودن و پرداختن به بیش از یک مجموعه از عوامل مشهود، ناموفق می باشند. بنابراین، لازم است که سازمان با توجه به محدودیت های موجود، مؤلفه های مؤثر را شناسایی نموده و تا حد امکان آنها را تقلیل داده تا بر اساس مؤلفه های تقلیل یافته بتواند سناریوهای مناسبتری را درباره آینده کسب و کار ارائه نماید. به همین منظور، مقاله پیش رو به ارائه روشی جهت تقلیل مؤلفه های مؤثر در سناریوی کسب و کار داخلی بر اساس اهداف کلان که در نقشه استراتژی لحاظ شده اند، می پردازد. داده ها، مربوط به مقادیر تحقق یافته اهداف کلان نقشه استراتژی یک شرکت خودروساز طی سال های 90-1380 می باشند که تکنیک تحلیل عاملی برای شناسایی روابط نهفته بین این اهداف کلان به کار رفته و منجر به شناسایی دو عامل اصلی نتایج کسب و کار و سیاست های مدیریتی گردیده است. این ابعاد جنبه های مهم کسب و کار را نمایان ساخته و به عنوان ورودی سناریوسازی کسب و کار داخلی مفید می باشند.

کلیدواژه ها:

آینده نگاری ، سناریو ، نقشه استراتژی ، تحلیل مولفه های اصلی