تاثیر فیزیک نوین بر شکل گیری مفهوم ساختارزدایی در معماری
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 625
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HIAP03_171
تاریخ نمایه سازی: 29 مهر 1396
چکیده مقاله:
اکنون با گذشت ۳۶ سال از به رسمیت شناختن ساختارزدایی در عرصه معماری و با سپری شدن دوره رواج سبک شناختی آن، حضور ایده های مرتبط با معماری ساختارزدا در ایران را می توان برگرفته از جامعه ای دانست که به دنباله دگرادراکی از محیط پیرامونش به واسازی ساختارهایش می پردازد، اگرچه بهره گیری از معماری ساختارزدا در طراحی به ویژه در فضای معماری ایران همواره با ابهامات فراوانی روبرو بوده است. بخشی از این ابهامات را می توان مرتبط با ماهیت آن دانست، چرا که فلسفه ساختارزدایی، تفسیری متفاوت وگاه مغشوش و غیرسازمان مند از ساختار ارایه می دهد، علاوه بر مبهم بودن ذاتی ساختارزدایی، آشنایی اندکی نسبت به زمینه های شکل گیری و فلسفه ساختارزدایی در ادبیات معماری کشور ما وجود دارد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی، تحلیلی و مبتنی بر تحلیل های کیفی تهیه شده، ریشه یابی مفاهیم شکل دهنده ساختارزدایی در معماری به عنوان هدف انتخاب شده است و از آن جایی که بسیاری از اندیشه های جدید در عرصه معماری ریشه در گرایش های جدید فلسفی و گاهی نوگرایی در حیطه فلسفه، ریشه در تحولات دنیای علم دارد. به نظر می رسد می توان ارتباط و پیوستگی میان مفاهیم سه حوزه فیزیک نوین، فلسفه ساختارزدایی و معماری ساختارزدا یافت. بدین منظور در این نوشتار سعی بر آن است که پس از معرفی مفاهیم شکل دهنده سه حوزه ذکر شده با بررسی تطبیقی، آنچه در معماری ساختارزدا، تحت عنوان : ساختار جدید نظم، عدم قطعیت، رد تقابل های دوگانه، اهمیت حضور ناظر یا مخاطب عنوان شده است را در اندیشه های ژاک دریدا و با نگاهی عمیق تر در مفاهیم فیزیک کوانتوم ریشه یابی کنیم.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سیدمحمدرضا فاروقی
مدیرگروه پژوهشی آمایش سرزمین دانشگاه گیلان
آترین پورصدراله
دانشجوی کارشناسی ارشد پردیس دانشگاه گیلان