طبقه بندی و زیباشناسی نقش های سقاتالار کیجاتکیه ی بابل

در طول تاریخ همواره هنرمندان مسلمان به سوی نقش های انتزاعی و مجرد که در آنها چشم اندازهای اولیه ی طبیعی، ناپیدا و ناشناخته می نماید سوق داده شده اند. در همه ی دوران باستان، هنر ایرانی، نیروهای آسمانی را میجوید و می کوشد تا با امکانات و ابزارهایی چون نقش ها و آرایه های مجرد با این نیرو ارتباط برقرار کند و از آنها یاری بخواهد. سقاتالار از جمله مکان هایی است که هنرمند در آن با نقش کردن تصویرهایی با موضوعات گوناگون در این فضای آئینی و مقدس به پرستش و ستایش معبود خویش می پردازد. جالب اینکه با وجود محدودیت های شرعی در کاربرد نقاشی در بناهای مذهبی بر سقف چوبی سقانفارهای مازندران به خصوص سقاتالار کیجاتکیه، نقاشی هایی با موضوعات مذهبی و غیرمذهبی مشاهده می شود که بسیار زیبا در کنار هم قرار گرفته اند و زنده و پویا با احساسات و تمایلات در ونی هر بیننده، ارتباط برقرار می کنند. در این پژوهش تلاش گردید ضمن شناخت اجمالی معماری و آرایه های سقاتالارهای مازندران به ویژه سقاتالار کیجاتکیه ی بابل، نقش های به کار رفته در آن در قالب یک طبقه بندی و زیباشناسی علمی مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

سقاتالار(سقانفار) ، کیجاتکیه ، نقش ها و طرح ها ، زیباشناسی ، نمادگرایی