مدیریت نوآوری و شاخصهای ارزیابی در شکل گیری فرآیند نوآوری تکنولوژیک با رویکرد تحقیق و توسعه

نوآوری،توانایی شناسایی فرصت ها ،مشاهده روابط واستفاده از مزایای آنهاست که این فرصت ها نه تنها در خصوص گشودنبازارهای جدید بلکه شامل روش هایی نوآورانه برای بازارهای موجود نیز هست.نوآوری ذاتا امری پرمخاطره ودارای ریسک استوحتی شرکت های رشد یافته وقوی نیز نمی توانند ریسک های نامحدود انجام دهند. درواقع این سوال مطرح می شود که آیا میتوان آنچه را به عنوان نوآوری شناخته شده است،کنترل و مدیریت کردیا خیر؟ درنگاه اول ممکن است مدیریت نوآوری ،فرایندیبسیار پیچیده وغیرممکن به نظر برسد؛ اما ما براین باوریم که علیرغم ماهیت غیر قابل پیش بینی وتصادفی نوآوری ،امکان یافتن یکالگوی اساسی موفقیت وجود دارد.چرا که نوآوری ،خود یک مساله مدیریتی است .ازآن لحاظ که باید درخصوص منابع،جابجایی ،ترکیب وهماهنگی میان آنها تصمیماتی اتخاذ گردد و همچنین امروزه به علت جهانی شدن و فضای رقابتی به وجود آمده تحتتأثیر آن، تکنولوژی و نوآوری نقشی حیاتی در خلق ثروت و رشد اقتصادی کشورها ایفا می کنند . با توجه به این موضوع میتوانگفت نوآوری تکنولوژی به عنوان اصلی اساسی در فرآیند توسعه کشورها باید مدنظر قرار گیرد.فرآیند نوآوری تکنولوژیکپروسه ای مهم، استراتژیک و از سویی وقتگیر و مشکل است و نیاز به نیروی انسانی، دانش فنی، مدیریت درست و ابزار مناسب دارد.دراین مقاله پس از شرح مطالبی پیرامون مفاهیم نوآوری ومدیریت آن،یک مدل مفهومی وچگونگی استفاده ازآن برای تمرکزبرجنبه های کلیدی مدیریت نوآوری تشریح شده است و همچنین به تعیین شاخص های ارزیابی برای فرآیند نوآوری تکنولوژیکپرداخته می شود.

کلیدواژه ها:

:مدیریت نوآوری ، فرایند نوآوری ، تکنولوژی