تحلیل انتقادی ابرانسان نیچه

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,411

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

HUDE01_084

تاریخ نمایه سازی: 16 مهر 1398

چکیده مقاله:

نیچه پس از این که مرگ خدا را به تصویر می کشد و پیامدهای این واقعه را بر می شمرد، برای رهایی از نیهیلیسم ناچار است که به گونه ای جای خدا را پر کند و آنچه این خلا را پر می کند چیزی نیست جز ابرانسان. ابرانسان پایانی بر دگردیسی سه گانه ای است که نیچه از آن سخن می گوید. شتر، یا همان مرحله تو باید شیر یا همان مرحله من می خواهم ، کودک که پیش شرط ظهور ابرانسان است و اینک ابرانسان. ابرانسان موجودی مستقل می باشد که قانون گذار زمین و تجسم زنده خواست قدرت بوده و به هر چیز چیرگی می یابد. به نظر نیچه ابرانسان در هر دوره ای امکان دارد و می تواند خواست و اراده اش را تا بی نهایت تکرار کند. ابرانسان، انسانی است که غریزه های طبیعی اش سرکوب نشده، بی خویشتن نگردیده است و در حد کمال خواست قدرت زندگی می کند. نیچه به تعریف چهارگونه انسان یعنی انسانی بسیار انسانی، واپسین انسان، انسان والا و سرانجام انسان آرزویی خویش یعنی ابرانسان می پردازد و آن را به عنوان گونه والای انسان معرفی می کند. رسالت ابرانسان ویرانی ارزش های کهن و باز ارزش گذاری ارزش های نوین است. ابرانسان با آری گویی به زندگی و معنا دادن به آن این جهان را با تمام کاستی هایش پذیرفته، بازگشت جاودانه آن را درخواست دارد.نیچه با ارئه ویژگی هایی چون: آزادی، قدرت، ویرانی ارزش های کهن و باز ارزش گذاری ارزش ها، پرهیز از دلسوزی و مبارزه با مسیحیت و متافیزیک به معرفی ابرانسان می پردازد، هر چند ویژگی های ابرانسان بیشتر سلبی بوده و نیچه مصداق ابرانسان را مشخص نمی کند و شخصیت ابرانسان همچنان در هاله ای از ابهام باقی می ماند.این نظریه به خاطر منجر شدن به نسبیت، بنیاد گریزی، ابهام سیمای ابرانسان و عدم ارائه الگو برای ابرانسان با انتقاداتی مواجه می باشد. در این مقاله تلاش بر این است که سیمای ابرانسان و ویژگی های آن را شفاف کرده و نقدهایی که به این آموزه وارد است را به قدر توان ارائه دهیم.

کلیدواژه ها:

نیچه ، ابرانسان ، خواست قدرت ، باز ارزش گذاری ارزش ها.

نویسندگان