دین، عرفان و معرفت شناسی مولانا

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 342

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IACUT03_114

تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1397

چکیده مقاله:

نظر اغلب منتقدین و صاحب نظران معاصر فارسی این است که محور اصلی موضوعات عرفانی، مسایل هستی شناسانه است. پردازش به دین و عرفان ( به استثنای سهراب سپهری ) از موضوعات فرعی نیز شناخته نشده است. مولوی تمام اجزای آفرینش را نمودی از جلوه های بی همتای خداوند می یابد، که خداوند در آن به اندازه و درخور استعداد خلایق، تظاهر به وجود نموده است. از این رو، در نظرگاه مولوی، هستی آیینه ای است که خداوند دایما در آن جلو ه گری می کند. مولوی تمامی اجزای هستی را مملو از معنا می یابد و معنا را به تعبیر استاد خویش شمس تبریزی همان خدا می داند. او آدمیان را در این عرصه فرا می خواند که با فراست ذهن و طهارت باطن، معنا خوان جلوه های مختلف و متنوع هستی شوند. هستی در نگاه مولوی، از حیاتی آکنده از طراوت و حرارت برخوردار است و تمامی اجزای آن بر مبنای عشق، بر طریق کمالی خود طی طریق می کنند. در این مقاله سعی شده است که به این موضوع معرفت و هستی شناسی مولوی پرداخته شود ابزار پژوهش جمعی از مقالات و کتب در رابطه با طریقت مولوی بوده است. با این منظور زندگی و طریقت و معرفت شناسی مولوی تحلیل گردید و نتایج تحقیق نشان داد معرفت در هستی از نگاه مولوی، حیاتی آکنده از طراوت و حرارت داشته و تمامی اجزای آن بر مبنای عشق، بر طریق کمالی خود طی طریق می کنند.

نویسندگان

الناز سلیمانی

دانشجوی دکتری تخصصی معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب

لیلا زارع

استادیار، مدیر گروه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب