بررسی اثر واسطه ای شیوه های منابع انسانی استراتژیک بر مدیریت دانش و عملکرد شرکت

افزایش اهمیت شیوه های منابع انسانی و دیدگاه های استراتژیک در کسب مزایای رقابتی برای سازمان ها همراه با تغییرات سریع در اقتصاد مبتنی بر دانش، برخی از محققان را به بررسی ابعاد پذیرش شیوه های منابع انسانی و تاثیراتآن بر خروجی های سازمان همچون کارایی، بهره وری و عملکرد بالا علاقه مند ساخته است. دیدگاه مبتنی بر دانش، دانش را به عنوان منبع ارزشمندی برای شرکت ها در نظر می گیرد، دانشی که در ظرفیت انسانی موجود است و شرکترا برای افزایش شایستگی های ممتاز و درک فرصت در جهت عملکرد بالا توانمند می سازد.شواهد تجربی نشان داده است که مدیریت دانش و شیوه های منابع انسانی به منظور بهبود عملکرد شرکت در تعامل می باشند. بر این اساس،هدف از این مطالعه، بررسی مدل یکپارچه ای است که به بررسی شیوه های استراتژیک منابع انسانی به عنوان یکمکانیسم بر اثربخشی مدیریت دانش می پردازد. نتیجه مطالعات حاکی از آن است که استراتژی های مدیریت دانش اثر مثبت بر عملکرد شرکت از طریق برخی روش های عملکرد بالای شغلی دارد نظیر: گزینش انتخابی، آموزش فشرده،تشویق به مشارکت فعال کارکنان، ارزیابی جامع از عملکرد و ایجاد سیستم های انگیزشی مرتبط با عملکرد. در نتیجه تحقیق حاضر تاکید بر نقش واسطه مدیریت منابع انسانی در این رابطه و نیاز به برقراری توازنی بین شیوه های منابع انسانی با استراتژی های سازمانی دارد.

کلیدواژه ها:

منابع انسانی استراتژیک ، مدیریت دانش ، عملکرد شرکت