نقش بازآفرینی در احیای بافت فرسوده ( نمونه موردی : محله عودلاجان )

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 961

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICCAR01_005

تاریخ نمایه سازی: 11 دی 1398

چکیده مقاله:

فرسودگی واقعیتی است که تاکنون بیشتر شهرهای باسابقه ایران از آن تاثیر پذیرفته اند . در این گونه شهرها، این مسئله رشد بافت شهری را مختل می کند و علاوه بر نابودی بافت های درونی، با ایجاد بافت های نوظهور، هزینه های هنگفتی را به شهر تحمیل می سازد؛ بنابراین، توجه به بافت های فرسوده، لزوم مداخله در آن ها و رفع ناپایداری آن ها، موضوعی جدی و محوری است . در این راستا، رویکردهای مرمت و بهسازی بافت های فرسوده، در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی، باززنده سازی، نوسازی و توسعه مجدد، به بازآفرینی شهری تکامل یافته اند و در این مسیر، از حوزه توجه صرف به کالبد، به عرصه تاکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز گذری داشته اند . بافتهای فرسوده قسمت عمده ای از شهرهای مارا تشکیل داده اند و از علل اصلی تهیه طرح های نوسازی مشکلات بسیاری است که ساکنین این بافتها با آن دست به گریبانند . این طرحها به دلایل مختلف، در برخی از جنبه ها با شکست مواجه می شوند و حتی در بسیاری از موارد بخش اندکی از اهداف خود را نیز تامین نمی کنند . یکی از دلایل شکست طرح های نوسازی فقدان الگوی مشخص و یا تجربه ای مناسب در زمی نه مداخله در بافت های فرسوده است . به همین منظور این مقاله در نظر دارد تا با نگرشی همه جانبه به تجارب صورت گرفته در برخی از کشورها چگونگی مداخله در این گونه بافت ها را مورد بررسی قرار دهد . سازمان فضایی شهرهای سنتی ایران در روند پیدایش خود همواره تابع منطق مکانی، فرهنگی و اجتماعی بستر خود بوده است . لذا حیات شهر و فضاهای آن تداومی مبتنی بر زیبایی، خوانایی، عملکرد و هویت داشته است . شتاب پذیرش مناسبات نوین اقتصادی و اجتماعی بار سنگینی را بر ساختار و بافت تاریخی شهر وارد کرد و منجر به ظهور مفاهیم جدیدی از فضاهای شهری شد بطوریکه تفاوت آشکارشان با فرهنگ زمینه و خاستگاه اجتماعی حاضر، منطق ارگانیک رشد و توسعه و کیفیت زندگی شهری را از بین برد . عودلاجان یکی از محلات تاریخی شهر تهران می باشد که در مجاورت بازار واقع شده است . این محله در دهه های اخیر به دلیل نفوذ بازار با تغییرات ساختاری و کارکردی شدیدی مواجه شده است . با مطالعه عضلات محله همچون از هم گسیختگی سازمان فضایی قدیمی محله، فرسودگی شدید کالبدی بناها، بی توجهی به بناها و بافت تاریخی محله و تخریب آنها، ترک محله از سوی ساکنان اصیل و جایگزینی مهاجران و کارگران، تبدیل واحدهای مسکونی به کارگاه و انبار و نیز وجود زمین های مخروبه و بایر وسیع که زمینه ساز ایجاد معضلات اجتماعی بوده و موجب گسست در بافت محله شده اند.

نویسندگان

مسعود یعقوبی

دانشجوی کارشناسی شهرسازی دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، ایران