علی باباچاهی و تاملات مرگ اندیشانه ی وی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 474

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICCRT04_133

تاریخ نمایه سازی: 30 شهریور 1397

چکیده مقاله:

مرگ به عنوان یکی از مسایل عالم وجود همواره در ساخت و مایه ی زبان شعری نقش موثری داشته است و شاعران اینمفهوم را بر اساس جهان بینی خود به گونه های مختلف دستمایه ی شعر خویش ساخته اند. علی باباچاهی شاعر نامدار جنوبی نیزبا هنرمندی و بسامدی ویژه به این مفهوم چنگ می زند تا با احساس خود خلاصه ی کشف و جوهر بیداری خود را منعکس کند.وی در ابتدا ترس و هراس از مرگ را تجربه می کند، اما با رنگ باختن زندگی در منظرش، مرگ چهره می گشاید و بر سراسراشعارش سایه ی سنگینی می افکند تا جایی که اندوه و تاسف از مرگ با مذاق شاعر سازگار نمی یابد و به هر صورت، ساز و کارشعری وی و نحوه و حضور و نمایش عاطفی و رویکرد وسواس گونه ی وی در قبال مفهوم مرگ او را شاعری مرگ اندیش جلوهمی دهد؛ شاعری که مرگ را دنباله ی طبیعی و جریان زندگی و بر خواسته از آن م یبیند و تلخی و زهرآلودی و سیاهی آن را کمتردر جهانی که ترسیم می کند می یابیم. چنان که در بسیاری از شعرها تصاویر خوشایندی از مرگ ارایه می دهد و مرگ را راه رسیدنانسان به سعادت جاودانی می داند و طبق سخن قرآن یادآور می شود که از مرگ گریزی نیست و همه را در می یابد. در اینپژوهش تلاش شده در مسیر دست یابی به نگرش و جهان بینی شاعر، به این مقوله اساسی پرداخته شود و با روش توصیفی تحلیلی با استناد به اشعارش دیدگاهش نسبت به مقوله ی مرگ تبیین گردد.

نویسندگان

نسرین مظفری

استادیار دانشگاه علوم پزشکی بوشهر گروه دروس عمومی

مرضیه نوروزی

کارشناس ارشد ادبیات فارسی