تاثیر فرآیند جهانی شدن بر زنان مسلمان

واژه جهانی شدن درسالهای بعد از دهه 1980 پا به عرصه گفتمانهای اجتماعی گذاشت و در مدت کوتاهی جزء فراگفتمان های عصر قرار گرفت و خود را در صدر مباحث سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جای داد اما از آنجا که نسبت به شناخت این پدیده و تعریف آن هنوز وحدت نظری وجود ندارد و از طرفی در تمامی حوزه های سیاست، فرهنگ و روندهای متضادی مشاهده می شود دست یافتن به تعریفی جامع با مشکل روبرو است جهانی شدن نه تنها به شاخصه عصر ما تبدیل شده بلکه به نظر می رسد که در سرنوشت ما نیز نقشی تعیین کننده دارد. این فرایند در کشورهای اسلامی پیامدهای مثبت و منفی در پی داشته است در این بین آثار جهانی شدن بر زنان عمق و پیچیدگی بیشتری دارد ارتباط مستقیم این پدیده با توسعه انسانی و تاثیرات متفاوتی که بر عدالت جنسیتی داشته است که به گفته بعضی متفکران جهانی شدن اثرات مختلفی داشته که جهت مثبت ان این ا ست که سرمایه داری جهانی فرصتهای زنان را برای اشتغال افزایش داده از جنبه منفی قشربندی نادرست دسترسی زنان به بسیاری از فضاهای جهانی را محدود کرده است و به علت وقوع این تغییرات و تحولات گسترده و ژرف در جهان و اهمیت و جایگاه موضوع جهانی شدن نمی توان از کنار این قضیه راحت گذاشت و آن را نادیده گرفت بخصوص اینکه در این عرصه زنان نقش بسزایی دارند چرا که نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند و نیمی دیگر در دامن زنان پرورش می یابند نکته اساسی انکه اگرچه برنامه های مختلفی از سوی سازمانهای جهانی برای تواناسازی زنان دنبال می شود و هدف آن تخصیص منابع بیشتر برای توزیع و دسترسی عادلانه تر امکانات است و نقشهای جنسی را نیز مورد تاکید قرار میدهد و اگرچه جهانی شدن موجب حضور گسترده تر زنان در عرصه های عمومی و خروج از محیط بسته ی خانه و مشارکت آنان در مورد اقتصادی شده است اما محرومیت ها و ضعفهای اقتصادی زنان را، کماکان دست نخورده برجای گذاشته است.

کلیدواژه ها:

جهانی شدن ، کشورهای اسلامی ، زنان ، تهدیدها ، فرصتها