مناظره سوم در روابط بین الملل: تقابل جریان اصلی و نظریه های انتقادی

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,896

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICMEH01_293

تاریخ نمایه سازی: 11 مرداد 1396

چکیده مقاله:

در عرصه نظری رشته روابط بین الملل، تاکنون سه مناظره تیوریک کلان بوقوع پیوسته است. هر کدام از این مناظره ها به نوبه خود تاثیر غیرقابل انکاری را بر نحوه اندیشیدن ( و حتی در بسیاری از موارد؛ اقدام ) در مورد مسایل مطرح در محیط روابط بین الملل داشته است. این مناظره ها در خلا مطرح نشده اند و در متن تحولات تاریخی مربوط به روابط بین الملل ریشه داشته و دارند. مناظره اول میان ایدیالیست ها (یا آرمانگرایان) و ریالیست ها ( یا واقعگرایان) و متاثر از فضای جنگ آلود بعد از جنگ جهانی اول، در راستای پاسخ به این سوال که چرا جنگ ها اتفاق می افتند و چگونه می توان از وقوع آنها جلوگیری کرد، شکل گرفت. مناظره دوم متاثر از نفوذ و گسترش رهیافت روش شناسانه پوزیتیویسم به علوم اجتماعی، از دهه 1960 میان سنت گرایان و پوزیتیویست ها شکل گرفت و بر خلاف مناظره اول (که مربوط به مباحث هستی شناسانه روابط بین الملل بود)، بیشتر ماهیت روش شناسانه داشت. یعنی قصد داشته تا روابط بین الملل را با متدولوژی علمی مورد بررسی قرار دهد. مناظره سوم بر خلاف دو مناظره قبلی بسیار بحث برانگیز است چون رهیافت نوظهوری که می توان آن را انتقادی به معنای عام نامید و به طرف مناظره با جریان اصلی در روابط بین الملل تبدیل شده است، چالش های هستی شناسانه و معرفت شناسانه جدی و مهمی را متوجه جریان مسلط و غالب نظری روابط بین الملل نموده است. این مناظره را که می توان از بسیاری جهات آن را مناظره حاشیه و متن در روابط بین الملل نیز دانست، جایگاه بسیار مهمی در حوزه مسایل تیوریک روابط بین الملل از دهه 1990 به بعد داشته است. به همین جهت، شناخت این مناظره و چگونگی تاثیر گذاری آن بر روند نظری روابط بین الملل موضوع با اهمیتی برای پژوهشگران علاقمند به حوزه تیوریک روابط بین الملل به شمار می رود. در این مقاله، مباحث مطرح میان طرفین مناظره سوم تبیین و تشریح می گردد.

کلیدواژه ها: