خیلی کم، نزدیک به صفرتاثیر فرآیند جهانی شدن بر توسعه

بحث های جهانی شدن و تاثیر آن بر توسعه کشورها، در میان اندیشمندان بسیاری طنین انداز گشته است و دیدگاه های سلبی و ایجابی بسیاری را بین اندیشمندان شهیر در این حوزه، شکل داده است. پاره ای از اندیشمندان با شیفتگی بسیار نسبت به فرآیند جهانی شدن، این پروسه / پروژه را غایت نهایی هر کشور و ملتی جهت دستیابی به توسعه میدانند. از سوی دیگر، اندیشمندانی هستند که نگاهی مخالف با نگاه یادشده دارند و تاثیر فرآیند جهانی شدن را بر توسعه کشورها، منفی برآورد میکنند. به زعم نویسندگان این پژوهش، فرآیند جهانیشدن بهعنوان یکی از جنبه ها و ابزارهای مدرنیته جهت گسترش آرمانهای خود،الزاما نمیتواند به توسعه در معنای عام، و توسعه اقتصادی در معنای خاص، بدل گردد. جهانی شدن و دیگر اصطلاح های مانند آن، تنها به عنوان ابزاری جهت رشد و گسترش آرمانهای مدرنیته، و در راس آن سرمایه داری جهان غرب، عمل میکند. از این رو، تاثیر جهانی شدن بر توسعه در کشورهای گوناگون، اگر هم در پارهای از موارد با پیروزی همراه بوده است، در برابر آسیبهایی که از جنبه های گوناگون دیگر بر کشورهای هدف وارد ساخته است، بسیار ناچیز مینماید. در این پژوهش، آنچه به عنوان چهارچوب نظری مطرح میشود، نظریه های انتقادی و به ویژه نظریه های پستمدرن است. روش گردآوری داده های پژوهش را روش اسنادی شکل داده است و روش تحلیل داده ها، روش تحلیل گفتمان، با تکیه بر گفتمان مدرنیته است.

کلیدواژه ها:

جهانی شدن ، توسعه ، مدرنیسم ، پست مدرنیسم