بررسی تطبیقی فقردر اشعاراحمدمطر و نیمایوشیج

جامعه شناسی ادبیات یکی از شیوه های جدید و کارآمد نقد متون ادبی است که رابطه ی میان آثارادبی و مسایل اجتماعی و نیز موقعیت اجتماعی نویسندگان و خوانندگان را مورد ارزیابی قرارمی دهد تا از این طریق، وضعیت طبقات مختلف جامعه و طرز رفتارها و کنش های متفاوت و متشابه ساختارهای اجتماعی در دوره ی معینی از تاریخ را مشخص کند. شعر معاصر فارسی وعربی در دوره ی معاصر با تحولات عمده ای هم در مضمون و هم در ساختار مواجه بود که نزدیک شدن شعر به فضای جامعه و پرداختن به موضوعات اجتماعی ومشکلات مردم، نمود بارز این تحول در اغراض و موضوعات شعری نزد شاعران فارسی و عربی به شمار می آید. نیما یوشیج و احمد مطر در زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی، عاطفی و شخصی اشعاری را سروده اند و به همین دلیل اشعار مشابهی در دیوان هر دو شاعر یافت می شود . یکی از این تشابهات، توجه به مساله ی فقر و تهیدستی حاکم بر جامعه است و این دو شاعر از درد زمان وجامعه ی خود آگاه بودند و بسیاری از مشکلات جامعه را در شعرشان منعکس نمودند. این مقاله به بررسی تطبیقی اشعار این دو شاعر در زمینه ی فقر و تاثیر حاکمان جامعه بر فقر مردم می پردازد.

کلیدواژه ها:

فقر ، احمد مطر ، نیمایوشیج ، ادبیات تطبیقی ، ظلم و استبداد در ادبیات