تحلیل و بررسی آثار سانتیاگو کالاتراوا از دیدگاه تم مک گینتی

سانتیاگو کالاتراوا یکی از معدود طراحانی است که می توان او را جهانی دانست. بناهای بی شمار، پروژه های مهندسی ، مجسمه ها وطرح های مبلمان او به طور مداوم ریخت شناسی شاعرانه و بی همتایی خلق کرده است که ساختار و حرکت را درهم می آمیزد. او از تمایزات مصنوع بین هنرو علم و فناوری ، در کنش و واکنش ، میان ذهن و خلاقیت ، حل مسئله فراتر رفته و دیدگاهی فرهنگی خلق کرده است که می تواند به حیات فردی و حرفه ای نفوذ کند و الگوی جدیدی را برای حرفه ی معماری خلق نماید. کالاتراوا درقالب این الگوی جدید،به گونه ای منتخب، علوم مشخصی را مورد باز اندیشی قرار می دهد و آنها را به منظور تامین نیاز های خاص هر پروژه به کار می گیرد.اصول معماری را مورد ارزیابی مجدد قرار داده ، به درک ما ازمسائل محیطی و بنیادی معماری تعمق می بخشد.درمقاله ی پیش رو سعی آن داریم تا با بررسی برج چرخشی تورسو شهرمالمو و برج مارپیچ شهر شیکاگو که از آثار مطرح کالاتروا در مقوله معماری به شمار می روند در زمینه نوع معماری و روند طراحی آنها بحث نموده و در ادامه با روش توصیفی – تحلیلی به چگونگی دستیابی وی به ایده ها و روش ها ی طراحی که در روند خلق این آثاراز آنها استفاده نموده بپردازیم. درجهت هر چه روشن تر شدن موضوع و نیل به اهدافی که در بالا به آنها اشاره شد از نظریه ها و روش های طراحی مطرح شده توسط تم مک گینتی بهره می جوییم.

کلیدواژه ها:

سانتیاگو کالاتراوا ، تم مک گینتی ، روش قیاسی ، روش تشبیهی