شناسایی و تدوین استراتژی سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی با رویکرد ماتریس SWOT

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 816

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICOEM04_021

تاریخ نمایه سازی: 14 شهریور 1396

چکیده مقاله:

با آغاز دوره فرا صنعتی ، محیط سازمانی پویا و پرتغییر شده و پیچیدگی به عنوان مساله قالب در سازمانها مطرح گردید. تغییرات آنچنان شدت یافت که اعتبار توابع پیش بینی کننده از بین رفت و چالش های جدید و غیر منتظره شکل گرفت. بازارها به شدت رقابتی شد و یادگیری زودتر و سریع تر از رقبا به عنوان مزیت رقابتی مطرح و در نتیجه تمرکز سازمان به آگاهی، دانش و اطلاعاتمعطوف گردید. مدیریت استراتژیک جریان تصمیمگیری و انجام اقداماتی است که موجب ایجاد یک استراتژی موثر برای دستیابی به اهداف کلی سازمان میگردد. )احمدی، 1385 (. مدیران که همان رهبران استراتژیک سازمان هستند، در زمان حال زندگی میکنند اما ناگزیرند برای آیندهای طرحریزی کنند که همواره در حال تغییر است. این تغییرات از دگرگونی عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، روانی، تکنولوژیکی و اقتصادی ناشی میشود. مدیران باید با ارزیابی دقیق این عوامل، استراتژی سازمان را تنظیم و بااجرای دقیق آن هدفها را تحقق بخشند. افزون بر آن، تغییرات شگرفی که در سرشت و ترکیب برجستهترین عامل سازمانی یعنی عامل انسانی به وجود آمده و هنوز هم ادامه دارد، صحنه را برای بزرگترین رقابت دانشی، بینشی و مهارتی مدیران آماده ساخته.) است )پهلوانیان، 1385 امروزه مهمترین دغدغه اکثر سازمانها ، تدوین و پیاده سازی استراتژی ها است که موفقیت و بقا آنها را در شرایط متحول و پیچیده محیطی تضمین نماید. برنامه ریزی استراتژیک ابزاری در اختیار سازمانها می گذارد تا بتوانند تدوین و اجرای استراتژی رادر وجوه مختلف سازمان دنبال کنند و بر عملکرد استراتژیک خود مدیریت داشته باشند )کاپلان ، 1386 (. تدوین برنامههای استراتژیک سازمان سبب میشود که خطوط اصلی حرکتهای منطقی و نوع ارتباطات و دامنه اختیارات اعضای سازمان در جهتهای قایم و افقی هرم سازمانی مشخص شده، و مدیران میانی بتوانند هر لحظه تصمیمات لازم را در راستای اهداف کلی مدیریت عالی و در چارچوب از قبل تعیین شده به سهولت اتخاذ نمایند. در صورتی که در شرایط فقدان برنامه استراتژیک در سازمان، هر کدام از مدیران تصمیمات روزمره را براساس سلیقه و احساس و بنا به اقتضای واحدهای تابعه خود و بدون توجه به تاثیرات و تعاملبا سایر واحدها اتخاذ می نمایند و سازمان را با انبوهی از تصمیمات به ظاهر مدیریتی و اکثرا متفاوت و گاه متناقض و متلاقی با ماموریتهای اصلی مواجه و هزینههای بقا در بازار را فراتر از حد معقول خود بالا میبرند ) piterez, 1987 .). برنامهریزی استراتژیک دارای دید درازمدت بوده و افقهای دورتری را در سازمان مطرح میسازد. برنامهریز در این نوع برنامهریزی، به آیندههای دور میاندیشد و میکوشد تا موقعیت سازمان را در بلندمدت ترسیم نماید. برنامهریزی جامع در سطوح عالی سازمانشکل میگیرد؛ زیرا در این سطح است که تقریبا به طور همه جانبهای اطلاعات لازم در مورد امکانات و منابع سازمان و انتظارات و توقعات از آن، متمرکز میشود. برنامهریزی استراتژیک، فراگیر بوده و برنامههای عملیاتی سازمان را دربر میگیرد و به آنها جهت میبخشد. در نهایت برنامهریزی جامع، امکانات و محدودیتهای درونی و بیرونی سازمان را مد نظر قرار داده و با توجه به آنها پیشبینیهای لازم را انجام می دهد

نویسندگان

حسن مهرمنش

استادیار گروه مدیریت صنعتی و معاون دانشکده مدیریت واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی

اللهیار قاسمی

دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بین المللی کیش، گروه مدیریت، جزیره کیش، ایران