بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با ساختار مدیریت دانش دردانشگاه رازی کرمانشاه

هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار مدیریت دانش وفرهنگ سازمانی در دانشکده های علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه رازی کرمانشاه می باشد جامعه آماری این پژوهش اعضای هیئتعلمی دانشکده های علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه رازی کرمانشاه می باشد که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 49 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده است. برایگرد آوری داده ها از دو پرسشنامه مدیریت دانش لاوسن 2003 ، با آلفای کرونباخ 22 % و پرسشنامه فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیسون 2000 با آلفای کرونباخ 20 % استفاده شده است . برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده، از روشهای آمار توصیفی، شامل میانگین، فراوانی و درصد و همچنین از روشهای آمار استنباطی،شامل ضریب همبستگی، رگرسیون گام به گام،تحلیل واریانس یک راهه وآزمون T استفاده گردیده است. نتایج این پژوهش نشان داد که: دانشکده های دانشگاه رازی کرمانشاه از لحاظ فرهنگ سازمانی و از نظر وضعیت مدیریت دانش،درسطح نسبتاً مطلوبی قرار داشته و تارسیدن به نقطه آرمانی و مطلوب فاصله دارند. بین دانشکده های علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه رازی کرمانشاه ،تفاوت معناداری از لحاظ فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش مشاهده نمی شود. بینمولفه های فرهنگ سازمانی سازگاری،انطباق پذیری،درگیرشدن درکار و رسالت و مدیریت دانش رابطه معنی دار و مثبتی برقراراست. بر اساس یافته های رگرسیون گام به گام برای پیش بینی مدیریت دانش،می توان عنوان کرد که مولفه های درگیر شدن درکار،رسالت و سازگاری،پیش بینی کنندگان معناداری برای مدیریت دانش به شمار می آیند. همچنین همبستگی معناداری بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش برقرار است

کلیدواژه ها:

ساختار ، مدیریت دانش ، فرهنگ سازمانی