بررسی رابطه مهارت های تفکر انتقادی و کنترل عواطف در دانشجویان رشته نرم افزاردانشکده فنی و حرفه ای دختران بروجرد

پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی- همبستگی است که باهدف بررسی ارتباط مهارتهای تفکر انتقادیو کنترل عواطف در دانشجویان نرم افزار دانشکده فنی و حرفه ای دختران بروجرد انجام شد. جامعهآماری این پژوهش کلیه دانشجویان رشته مربی کودک دانشکده فنی و حرفه ای دختران بروجرد درترم دوم سال ،1393به تعداد 140نفر بود. دانشجویان مورد نظر به روش نمونه گیری تصادفی ساده وبراساس جدول مورگان به حجم 103نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون استانداردمهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا ( فرم ب) و آزمون استاندارد مقیاس کنترل عواطف بود. همچنینداده های حاصل بااستفاده از نرم افزار spss 22و به کمک ضریب همبستگی پیرسون، تحلیلرگرسیون، تحلیل شدند. همبستگی معناداری بین تفکر انتقادی و کنترل عواطف دانشجویان وجودداشت. (P=0/000,P<0/01) (r=-0/42)از بین خرده مقیاسهای کنترل عواطف، خشم بیشترینهمبستگی ( (p=0/000,r=-0/54و اضطراب، کمترین همبستگی (r=-0/31 , p=0/002)رابا تفکر انتقادی نشان داد. از بین مولفه های تفکر انتقادی، تنها مولفه ارزشیابی با کنترل عواطفهمبستگی معنا دار داشت .(P =0/000, r = -0/72)ضمنا مولفه ارزشیابی بیشترین همبستگی را بااضطراب) (P=0/000, r= -0/74وکمترین همبستگی را با عاطفه مثبت (P=0/002, r = -0/30)داشت. همچنین واریانس کنترل عواطف دانشجویان از طریق تفکر انتقادی قابل پیش بینیبود. (P<0/01)باتوجه به رابطه معنی دار بین کنترل عواطف و تفکر انتقادی، می توان نتیجه گرفتکه بهبود فرایند تفکر انتقادی منجر به افزایش کنترل عواطف می گردد

کلیدواژه ها:

تفکر انتقادی ، کنترل عواطف ، دانشجویان نرم افزار ، مهارت