تحلیل و بازبینی چگونگی تاثیر نمونه های موردی موفق در آموزش معماری نمونه موردی موزه گوگنهایم بیلبائو

شرط لازم برای معماری ماندگار برای رسیدن به مکان هایی خلاق، شناخت و فهم زندگی و محیط اطراف است منظور از شناخت و فهم زندگی شناخت تمامیت ان در دهه حوزه های فیزیکی و اجتماعی و برنامه دهی است و از جهت دیگر حرفی که از معمار در اثر شنیدنی می باشد در باب یک فرم و شکل خاص به نمایش درامده است بررسی تاثیر تعامل بین بنا و طراح و بیننده اثر در خلق محیطی که قابلیت های اموزشی بیشتری را به کاربران ان محیط ارائه دهد به فهم انسان از محیط بستگی دارد فهم انسان در بعضی موارد پیچیده می شود و گاهش ساده اتفاق می افتد در واقع گاهی فهم ریشه در ادراکات حسی ما به ویژه حس بینایی از دنیای اطرافمان دارد و گاهی ریشه در معانی که یا در وجود انسان شکل گرفته و یا از محیط پیرامون برداشت شده است در معماری ابتدا ماهیت و مفهوم وجود دارد بعد ماده خلق می شود یعنی انچه که تصور نامیده می شود شکل وجود به خود می گیرد و سرانجام این تصور به بیرون ذهن منتقل می شود آیا تصور انسانی که زیبایی را ندیده و درک نکرده و فقط مفهوم آن را شنیده با انسانی که آن را دیده و درک کرده یکی است؟ پرورش خلاقیت ذهنی دانشجو در فضاهایی که زشت، بی تناسب ، بی روح بدون توجه به ادراکات انسانی طراحی شده است مشکل بوده در صورتی که کیفیت فضایی و متناسب و کارکردی بودن آن تاثیر بسزایی در پرورش ذهنی یک دانشجو به خصوص دانشجوی هنر و معماری دارد.

کلیدواژه ها:

کیفیت فضایی ، موزه گوگنهایم ، آموزش فرایند طراحی ، برنامه دهی