شناسایی و پرورش هوش های هشت گانه گاردنر در کودکان دبستانی در جهت افزایش بهره وری یادگیری

دبستان محل اولین برخورد جدی کودک با محیط اجتماع است.کودکانی که وارد محیط آموزشی می شوند غالبا یک سوم وقت روزانه خود را در این فضا می گذارنند، در نتیجه محتوای آموزش و معماری فضای آموزشی می تواند در شناسایی و ارتقاء استعدادهای متفاوت کودکان یا بالعکس در خاموش کردن آنها، نقش بسیار مهمی ایفا کند و با توجه به چشم انداز های کلان کشور، کشف استعدادهای کودکان و تقویت و سرمایه گذاری بر آن، از عوامل اساسی بهره وری ملی و پیشبرد اهداف آینده است. از سویی، طبق نظریه گاردنر، انسان ها همگی از نظر هوش و توانایی کاربرد هوش های چندگانه، تفاوت دارند. شناسایی و پرورش کلیه ابعاد و توانمندی های هوشی، خصوصا در مورد کودکان دوره ابتدایی، اهمیت بسیار دارد. مدرسه مکانی صرف برای ارایه رشته های اصلی علمی یا مهارت های اصلی خواندن، نوشتن و محاسبه نیست، بلکه مکانی برای ارایه دروس موسیقی، هنر، بحث و گفتگو و حتی آموزش مهارت های فردی نیز می باشد. علاوه بر این، مدارس کنونی، با یکسان شمردن کاربران، به تفاوت های فردی، استعداد و بهره های هوشی متفاوت در افراد، توجهی نداشته و فضاهای مناسبی برای پرورش توانایی های خاص در دانش آموزان فراهم نمی آورند. از آن جا که پرورش این هوش ها در دانش آموزان از طریق انجام فعالیت هایی امکان پذیر است؛ به نظر می رسد که فراهم کردن فضای مناسب برای وقوع این فعالیت ها بتواند بر ارتقاء هوش های چندگانه در دانش آموزان تاثیر مثبت بگذارد و در نتیجه آن بهره وری در زمینه یادگیری کودکان حاصل شود. هدف اصلی پژوهش پیش رو، یافتن پاسخ برای سوالاتی از این قبیل می باشد که چگونه تحریک و پرورش هوش های چندگانه گاردنر، موجب بهره وری در یادگیری کودکان ابتدایی می شود و نیز رسیدن به الگویی ازکیفیت های فضایی، برای طراحی محیط آموزشی که بتواند در انطباق با هوش، استعداد و ویژگی های فردی و متفاوت کاربران قرار گیرد و از این طریق ظرف مناسبی برای وقوع و سامان دادن فعالیت های مظروف خود گردد و یادگیری دانش آموزان را به طرز بهینه ای ارتقاء دهد. در این میان آنچه اهمیت می یابد آن است که شناسایی و پرورش هوش های هشتگانه گاردنر در کودکان در محیط آموزشی در ارتقاء کیفیت یادگیری و بهره وری تاثیر مستقیم می گذارد. از طرفی دیگر ارتباط میان معلم کلاس هوش چندگانه و دانش آموز، در ظرفی به عنوان کالبد محیط آموزشی و معماری مدرسه شکل می گیرد که این ظرف می تواند در کیفیت مظروف خود موثر باشد . در این نوشتار با استفاده از مطالغات اسنادی کتابخانه ای پس از نزدیک شدن به مفاهیم هوش های هشت گانه گاردنر و چیستی بهره وری از دیدگاه های مختلف به ارتباط میان کالبد معماری و کیفیت فضا با کاربران آن در محیط آموزشی پرداخته می شود و پس از ارزیابی و تحلیل، تاثیر این محیط بر شناسایی و پرورش هوش های هشت گانه کودکان در جهت افزایش بهره وری یادگیری بررسی می شود .

کلیدواژه ها:

هوش های هشت گانه گاردنر ، شناسایی ، پرورش ، کودک ، دبستان ، یادگیری ، بهره وری