بررسی موانع توسعه پایدار و بازآفرینی شهری به روش دلفی فازی و دیمتل مطالعه موردی شهر ارومیه

فرایند توسعه شهری و روند تغییرات بافت، به ویژه در مناطق تاریخی و مرکزی شهرها در گرو طرح بازآفرینی و باززنده سازی بافت شهری می باشد. پیچیدگی و در هم تنیدگی توسعه پایدار با بازآفرینی شهری موجب شده است تا موانع هر دو حوزه در ارتباط تگاتنگ بوده و بررسی موانع و چالش های توسعه شهری و بازآفرینی شهری در پیش برد اهداف می تواند موثر افتد. این پژوهش با روش دلفی فازی و دیمتل و بر اساس نظر 20 نفر از خبرگان در ارومیه، در ابتدا موانع شناسایی شده و سپس به بررسی روابط علی معلولی موانع پرداخته شد. نتایج نشان داد که، چالش های اقتصادی توسعه پایدار شهری تاثیرگذارترین مانع و چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی و مدیریتشهری توسعه پایدار شهری تاثیرپذیرترین مانع هستند. بین موانع کالبدی با اقتصادی و حقوقی توسعه پایدار و موانع بازآفرینی شهری رابطه معناداری وجود دارد. بین موانع اجتماعی با کالبدی و اقتصادی توسعه پایدار و موانع بازآفرینی شهری رابطه معناداری وجود دارد. بین موانع اقتصادی با تمامی موانع توسعه پایدار و بازآفرینی شهری رابطه معناداری وجود دارد. بین موانع سیاست گذاری با موانع کالبدی و اقتصادی توسعه پایدار و موانع بازآفرینی شهری رابطه معناداری وجود دارد. بین موانع بازآفرینی شهری با موانع کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی توسعه پایدار رابطه معناداری وجود دارد.

کلیدواژه ها:

توسعه پایدار ، بازآفرینی شهری ، ارومیه ، دلفی فازی ، دمیتل.