بررسی ارتباط بین هوش معنوی و احساس موثر بودن کارکنان در شرایط تحریم اقتصادی

هوش معنوی زیربنای باورهای فرد و نقشی است که این باورها در کنش هایی که فرد انجام می دهد و به زندگی خود شکل می دهد ایفا می کند. از سوی دیگر مدیران باید توجه داشته باشند که احساس موثربودن برای افراد بسیار مهم و کارایی آنها را افزایش می دهند در نتیجه بایستی دنبال راهکارهایی برای افزایش این احساس در کارمندان خود باشند. هدف اصلی این تحقیق بررسی ارتباط بین هوش معنوی و احساس موثربودن کارکنان در مدیریت استراتژیک می باشد که هوش معنوی متغیر مستقل و احساس موثربودن کارکنان، متغیر وابسته تحقیق می باشد. تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بوده که مبتنی بر تحقیقات میدانی و کتابخانه ای می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه 195 و نمونه آماری از طریق 130 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، تصادفی ساده بوده و داده ها توسط پرسشنامه جمع آوری شده که (آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر با 942/0) بود. بررسی داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای LISREL8, SPSS13 مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج نشان می دهد که احساس موثر بودن بر هوش معنوی تاثیر مثبت و معنی داری دارد.

کلیدواژه ها:

احساس موثربودن ، توانمندسازی ، کارکنان ، هوش معنوی