آموزش و پرورش خودکارآمد

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 409

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IHTF01_045

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398

چکیده مقاله:

رسالت آموزش وپرورش ، شناخت توان بخشیدن به فرد فرد انسان ها در جهت توسعه ی کامل استعدادهای خود و نیز شناخت توانمندی های خلاق خود است و این هدف از سایر اهداف متعالی تر است ،حصول این هدف هر چند دشوار و طولانی است ،اما سهمی ضروری در جهت جست وجوی جهانی عادلانه تر و بهتر برای زیستن به شمار می رود،این امر زمانی تحقق خواهد یافت که همه چیز سر جای خود قرار بگیرد،بهره گیری صحیح از سیاست های اصلاحی به دور از هرگونه افراط و تفریط و یا تعصب کورکورانه می تواند دگرگونی های مثبتی را در سیستم آموزشی ایجاد کند،کوشش در جهت اصلاحات اموزش و پرورش مشروط بر ایجاد و هماهنگی و تجانس در لایه های مختلف نظام آموزش قرین با توفیق خواهد بود.از ویژگی های بارز آموزش و پرورش کارآمد، استفاده از برنامه ریزی استراتژیک به عنوان یک فرایند پویا با دورنگری نسبت به واقعیات و موقعیت های موجود ، ارائه ی راهبردها و تاکتیک های موثر برای رسیدن به فردای بهتر را امکان پذیر می سازد، در این نوع برنامه ریزی ،مشارکت همه ی افراد ذی نفع ،ذی علاقه مبنای بازاندیشی ، باکژی ها و کاستی های نظام آموزشی به صورت واکنشی عمل می کنند،در برنامه ریزی استراتژیک با تعریف آینده ی مطلوب و شناخت وضعیت موجود به تعیین نیازها می پرداخت و برای رفع آن ها به گونه ای فراکنشی اقدام کنند.خودکارآمدی به بنیه ی شخصیتی فرد در رویارویی با مسائل در رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد و بیش تر از این که تحت تاثیر هوش و توان یادگیری دانش آموز باشد ،تحت تاثیر ویژگی های شخصیتی از جمله باورداشتن خود،اعتماد به نفس ،تلاش گر بودن و تسلیم شدن خودتهییجی وارسی علل عدم موفقیت به هنگام ناکامی ،آرایش جدید مقدمات خودسنجی و روش های اجتماعی رسیدن به هدف و تحت کنترل درآوردن قرار دارد،این عوامل تکانه ها خودرهبری در برخی از دانش آموزان حتی بیش از توان یادگیری،موجب پیشرفت و موفقیت تحصیلی می شود.میان انگیزه ی پیشرفت و خودکارآمدی ، رابطه ی تداخلی و تعاملی وجود دارد،دانش آموزان با خودکارآمدی بالا معمولا موفقیت های چشم گیری در موقعیت های تحصیلی دست می آورند،بنابراین داشتن انگیزه ی پیشرفت بالا موجب می شود که فرد از حداکثر توان خودبرای رسیدن به هدف استفاده کند و در ادامه ،به سطح بالایی از خودکارآمدی دست یابد. بدیهی است که بین زیر مجموعه های خودکارآمدی و انگیزه ی پیشرفت نیز چنین تعامل پویایی وجود دارد. هنگامی که فرد از شکست نمی هراسد،خود تهییجی ،و برای رسیدن به هدف برنامه ریزی می کند،در تنظیم برنامه ها توان خود را در نظر می گیرد. باندورا (1997(مطرح می کند که خودکارآمدی ، توان سازنده ای است که بدان وسیله ،مهارتهای شناختی ، اجتماعی ،عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف ،به گونه ای اثربخش سازماندهی می شود، به نظر وی داشتن دانش ،مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان درباره تواناییهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش موثر است. از دیدگاه یادگیری شناختی اجتماعی بندورا،باورهای خودکارآمدی در تصمیم گیری و انتخاب افراد و همچنین بر روند پیگیری افراد موثرند و افراد تمایل دارند در تکالیفی به چالش بپردازند که در آن احساس اطمینان و کفایت احساس می کنند و از تکالیفی که برای انجام آن در خود احساس اطمینان و کفایت نمی کنند اجتناب می نمایند.در حوزه تعلیم وتربیت ،خودکارآمدی عبارت است از باور معلم در مورد تواناییهایش برای سازماندهی و اجرای فعالیتهای آموزشی جهت موفقیت در یک تکلیف آموزشی خاص در یک بافت ویژه خودکارآمدی باوری وابسته به بافت است ، خودکارامدی معلم ممکن است در طول کلاسهای متفاوت تغییر کند.باورهای خودکارامدی تعیین می کند که افراد تا چه اندازه برای فعالیت های خود انرژی صرف می کنند و تا چه میزان در برابر موانع مقاومت می نمایند.خودکارامدی بر رفتار فرد بسیار تاثیرگذار است .(اعتمادی و همکاران ،1393).افراد از نظر میزان خودکارآمدی در مورد مسائل مختلف متفاوت هستند.