ارئه رویکردی نوین جهت یافتن مکان بهینه نقطه نفوذ سفارش در زنجیره تأمین

توجه روزافزون به خواسته ها و الزامات مشتریان در فرآیند تولید محصولات، از یک سو و ویژگیها و هزینه های اجتناب ناپذیر فرآیندهای تولیدی از سوی دیگر، محققین و صنعت گران را به سوی شناخت، توسعه و به کارگیری سیستم های تولید ترکیبی سوق داده است. این سیستم های ترکیبی در واقع نقطه تعادلی در مصالحه میان مشتریان و فرآیند تولید هستند. پژوهش پیش رو به دنبال یافتن ساختاری در جهت تعیین مکان بهینه نقطه نفوذ سفارش مشتری، به عنوان یکی از مهمترین تصمیمات استراتژیک در فرآیند طراحی یک زنجیره تأمین، تحت سیاست ترکیبی MTS/MTO می باشد. در راستای اتخاذ این تصمیم، معیارهای مؤثر در تصمیم گیری تعیین شده اند و علاوه بر این، یک ساختار ترکیبی متشکل از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فرآیند تحلیل پوششی داده ها، ارائه شده است. در نهایت، به منظور تأیید کارایی ساختار پیشنهادی، نتایج حاصل از پیاده سازی آن در یک کارخانه مواد غذایی، مورد بررسی قرار گرفته است.

کلیدواژه ها:

زنجیره تأمین ، برنامه ریزی تولید ، ساخت بر مبنای انبارش ، ساخت بر مبنای سفارش ، نقطه نفوذ سفارش مشتری ، فرایند تحلیل سلسله مراتبی ، تحلیل پوششی داده ها