وضعیت برنامه ریزی درسی در سیستم آموزش و پرورش ابتدایی

هدف از انجام پژوهش خاضر، بررسی وضعیت برنامه ریزی درسی در سیستم آموزش و پرورش ابتدایی می باشد برنامه ریزی درسیدر یک کشور حرکتی بسیار بزرگ محسوب گردیده که باید بر اساس برنامه ریزی درسی یک تابعی است که متغیر های زیادی درتنظیم و اجرای آن دخالت دارند . این متغیر ها گاه میتوانند یک فرایند مثبت را در پی داشته باشند و گاه در ایجاد یک فرایند منفیتاثیرگذار هستند.این متغیرها میتوانند مبنایی برای یک تحول در برنامه ریزی آموزشی در مقاطع مختلف باشند که ضمن بررسیمیتوانند نتایج لازم را در اجرای یک تحول بدست آورند . اما اصولا تحولات برنامه ریزی درسی در سطح میانی و یا اجرایی قابلطرح و اجرا نیست و باید در سطوح کلان به آن پرداخته شود . لذا باید متغیر ها هم در این طرح ریزی اهمیت داشته باشند . به این معناکه آنها نیز در بعد وسیعی تاثیرات لازم را در بنیانهای آموزشی دارا باشند.نوع پژوهش،توصیفی – پیمایشی و جامعه پژوهش شاملاستادان مجرب برنامه ریزی درسی با تمرکز بر حوزه آموزش و پرورش ابتدایی می باشد.چون این پژوهش مستلزم مشارکت داوطلبانهصاحب نظران در فرایند گردآوری داده ها می باشد.لذا از میان جامعه پژوهش چند نفر از متخصصان،بر اساس روش نمونه گیریهدفمند دعوت به مشارکت شده اند. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که در برنامه ریزی درسی دوره ابتدایی ، مفهوم محصول ،مبانی دینی ،الگوی مبتنی بر سیاست عمومی و حکومت مدارانه ، ذینفعان متشکل از نهادها و مراجع رسمی ،الگوی طراحی برنامهدرسی دیسیپلین – محوری ، عنصر محتوا ، کتاب درسی ، نقش آموزشی معلم ، الگوی ارزشیابی هدف – محور و پارادایم سنتینسبت به برنامه درسی ، به طور معنا داری برسایر اشکال این مولفه ها غلبه دارند. این موارد هر چند گویای وجود یک برنامه درسینسبتا متوازن و منسجم در سیستم آموزش و پرورش ابتدایی است لیکن این توازن را نمی توان معادل با کارایی دانست.

کلیدواژه ها:

برنامه ریزی درسی ، اموزش ابتدایی ، سیستم اموزش و پرورش ابتدایی