رزم اسفندیار با رستم در ترازوی نقد و تحلیل

تاریخ ملل مختلف سرشار است از اسطوره ها نیز فراوان از قبیل پیدایش بشر، عشق، پهلوانان و قهرمانان، جنگ ها، بی مرگی و بسیاری دیگر که در این میان وجود پهلوانان اساطیری و حماسه های آنان، نمود بارزتر داراست. شاهنامه فردوسی یکی از مهم ترین و معتبرترین منابعی است که تاریخ اسطوره ای ایران را حفظ و ضبط نموده است. اگر بررسی های اسطوره شناسانه برای یکی از اشخاص مهم اسطوره ای باشد، می تواند روشنگر بخشی مهم از زندگی فردی و اجتماعی بشر قلمداد گردد. اسفندیار در زمره یکی از همین شخصیت ها است که به عنوان پهلوانی متفکر در شاهنامه ظاهر می شود و داستان نبرد با رستم به اتفاق نظر بسیاری از صاحب نظران جزو اصلی ترین بخش های شاهنامه می گردد. زندگی اسفندیار قسمت مهمی از دنیای اسطوره ای ایرانیان را در حوزه فکر و مذهب و حکومت بیان می دارد. او باور مخاطب را از مرگ و بی مرگی به چالش می کشد چه با شناخت دین نه تنها می توان جایگاه او را در نظام اساطیری ایرانیان بازشناخت بلکه می توان دریچه ای تازه و به اندیشه های فردوسی و با زن های ایرانی درباره مسایل اساسی هستید، بشر و جامعه گشود. در پژوهش حاضر این فرضیه ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: پهلوان مطلوب فردوسی اسفندیار است و نیز از این نقدها و تحلیل های منفی درباره نبرد وی با رستم پذیرفتنی نیست. داستان اسفندیار و پیکان وی بار دیگر پهلوانان شاهنامه، رستم، که رابطه ای مستقیم با بسیاری از نوسانات و بحران های مذهبی، سیاسی اجتماعی جامعه ما دارد. این پژوهش به بررسی شخصیت اسفندیار و تقابل وی با رستم و رد و اثبات نقد های گوناگون به شیوه پرسیدی - تحلیلی می پردازد.

کلیدواژه ها:

اسفندیار ، رویین تنی ، رستم ، شاهنامه