گذار از نقش فرهنگ به دانش و اقتصاد در توسعه پایدار ایران-افغانستان

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 503

فایل این مقاله در 33 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IRAF01_033

تاریخ نمایه سازی: 2 تیر 1398

چکیده مقاله:

باوجوداینکه اشتراکات فرهنگی نتوانسته منجربه توسعهای پایدار در روابط دوجانبه ایران وافغانستان شود، هنوز تاکید بسیاری بر نقش عوامل معنایی (اشتراکات) در گسترش تعاملات دوکشور وجود دارد. اما تحولات عینی ده هی اخیر مثل مبدلشدن ایران به بزرگترین صادرکننده کالا به افغانستان و گسترش تعاملات دانشگاهی، نشان از حرکت دو کشور به سمت بازتعریف فرافرهنگی یکدیگر است. بررسی عناصر فرهنگی مشترک (زبان فارسی، دین اسلام، ادبیات، قومیت، تاریخ)، تحولات روابط و مناسبات اقتصادی، و نقش دانش در توسعه، سه محور اصلی نوشتار حاضر هستند. هدف این نوشتار، شالودهشکنی انگارهی نقش فرهنگ در توسعه پایدار است. این مهم، از طریق چارچوب نظری سازهانگاری، روش کیفی و تکنیک کتابخانه ای جمع آوری داده ها صورت گرفته است. طبق یافته های پژوهش، چون تفاسیر و قرائتهای ایران و افغانستان از عناصر مشترک فرهنگی متفاوت است، نمیتوان به نقش این عناصر در گسترش تعاملات دوجانبه و داخلی دو کشور امیدوار بود. مهمترآنکه عناصر نظام معنایی مشترک بیشتر عاملی واگرا و نه همگرا در تاریخ مناسبات تهران-کابل بودهاند. چون افکار عمومی و رسانه غالبا مبنای شناخت دو ملت ایران و افغانستان از یکدیگر تاکنون بوده است، لذا باید بر دانش وپژوهش بهمثابه جایگزین آن صحه گذاشت. در تحلیل نهایی، باید از تاکید بر فرهنگ عبور کرده و بر نقش دانش، فهم مشترک و اقتصاد جهت دستیابی به سطحی پایدار از روابط و توسعه داخلی دو کشور تاکید ورزید.