درمان اختلال لیسپ لترال از طریق اصلاح الگوی حرکتی جدید زبان: مطالعه ای تک موردی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 3,551

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ISNRMED03_077

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1397

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: اختلال لیسپ نوعی اختلال حرکتی در تولید آواهای سایشی و سایشی مرکب گفتار مثل /س، ز، ش، ژ، چ، ج/ عموما با علت ناشناخته می باشد. در این اختلال، شیوه تولید آوا صحیح بوده اما جایگاه و وضعیت قرارگیری زبان در دهان اشتباه است. بعلت آنکه کودکان پیش دبستانی مبتلا، معمولا در مهارتهای حرکتی دهانی دچار مشکل هستند، لذا پیشنهاد می شود از رویکردهای حسی حرکتی برای رفع این اختلال استفاده شود.مواد و روشها: در این مطالعه بالینی، دو دختر 6-5 ساله دچار اختلال لیسپ لترال در آواهای سایشی /س، ز/ به مدت یک ماه (3 جلسه 45 دقیقه ای در هفته) درمانهای حسی حرکتی گفتار را با تکنیک اصلی تقارب تدریجی برای اصلاح جایگاه و وضعیت قرارگیری زبان دریافت کردند. بدین معنی که ابتدایا سعی شد لیسپ لترال به نوع لیسپ سنترال (که زبان به لحاظ حرکتی و وضعیتی، شباهت زیادی به آواهای هدف دارد) تبدیل شده و سپس اصلاح نهایی حرکت و وضعیت زبان، با به عقب کشیدن آن انجام شود. لازم بذکر است برای جلوگیری از تاثیر منفی حافظه حرکتی، تولید آواها بصورت لیسپ سنترال بعنوان آموزش آوای جدید به کودک ارایه شد.یافته ها: هر دو دختر در پایان جلسه هشتم توانایی تولید آواهای /س، ز/ بصورت لیسپ سنترال را در سطح تولید آوا، هجا و تک کلمات ساده داشتند. در بیان جملات، خطاهای تولیدی همچنان اتفاق می افتاد اما کودکان می توانستند خطای خود را در بازگویی جملات بطور آگاهانه بصورت لیسپ سنترال برگردانند. در پایان جلسه دوازدهم کودکان توانستند با حرکت خلفی زبان، لیسپ سنترال را در سطح جملات ساده تبدیل به آواهای هدف نمایند اما همچنان در گفتار محاوره خطاهای لیسپ لترال اتفاق می افتاد.نتیجه گیری: از آنجاییکه یک الگوی حرکتی اشتباه برای آواهای /س، ز/ در حافظه حرکتی کودکان و طی نزدیک به سه سال گذشته شکل گرفته بود، اگر می خواستیم مستقیما الگوهای خطا را اصلاح کنیم بدلیل توانایی اندک کودکان در تغییرات ظریف و جزیی زبان، موفق به تغییر الگوی حرکتی خطا نمی شدیم. لذا در روش تقارب تدریجی کودکان را با الگویی جدید (بدون حافظه قبلی) مواجه کردیم و بعد از یادگیری الگوی جدید، آن را به آواهای هدف نزدیک نمودیم. این روش برای تولید آواهای هدف مفید و موثر بود اما بنظر می رسد برای تعمیم به گفتار محاوره نیاز به انجام روشهای دیگر ضروری است.

نویسندگان