راهبردهای سازمانی آموزشی رویکرد تلفیق طب مکمل جایگزین با آموزش طب رایج

چندین سال پیش، موسسه های ملی مرکز ملی سلامت برای طب مکمل جایگزین برنامه ای تحت عنوان پروژه آموزش طب مکمل جایگزین (CAM) تاسیس کردند. صاحب امتیازان این موسسه 14 دانشکده پزشکی پرستاری انجمن دانشجویان پزشکی آمریکا بودند که شش دانشکده پزشکی دیگر را هم بنا کردند کمک های مالی شان شامل گروه های پنج تایی درهر سال ازسال 2000،2001 2002 تا 2003 بوده است.حمایت کنند های مالی پروژه برای دریافت کنندگان کمک هزینه چندین موضوع اصلی را برای موفقیت 25 تلفیق CAM در برنامه تخصص های سلامت شناسایی کرده اند. اساس تلفیق برنامه های آموزشی )CAM در بخش ها توانمد ساختن متخصصان سلامت آینده برای ارایه اطلاعات آگاها نه بوده تا استفاده از CAM در بیماران به طوری چشم گیری افزایش یابد موفقیت برنامه های جدید آموزش CAM وابسته به رهبران حمایت های از سطوح بالابه پایین ارایه شده توسط مدیران ارشد موسسات می باشد. تعامل رسمی غیر رسمی ،عقاید ونظرات مدیران اصلی دانشکد ها سطح آگاهی، علاقه شرکت در برنامه ها را افزایش داده است گستره ای از تلاش های در حال توسعه دانشکده ها توانسته ظرفیت آموزش CAM را افزایش دهد. برای اثر بخشی استراتژی مربوط به تلفیق، مخاطبان آن نیاز به برنامه های آموزشی اصلی بعضی چهارچوب های کاری بر اساس شواهد دارند اکثر برنامه ها، ترکیبی از استراتژی های انتقال آموزشی شامل اجزای تجربی منابع آنلاین را مورد استفاده قرار داده، تا نیازهای فراگیران را که سطح بالای از علاقه نسبت به موضوعات CAM را به طور مداوم نشان می دادند لیست کنند موسسات منافع متعددی را بدست آوردند شامل توسعه فعالیت های دانشکده ها ایجاد برنامه های جدید همکاری تعامل رو به افزایش درون دانشگاهی.چالش های رایج شامل نیاز به اعضای هییت علمی واجد شرایط، فشردگی وتغییر برنامه های آموزشی، فقدان تعریف بهترین کار در CAM وحمایت های مالی بعدی تدوام پایداری برنامه ها می باشد. نتیجه نهایی پروژه R25: درسهای آموخته شده از همکاری نسبتا وسیع موسسه ها نشان داد که استراتژی های مختلف بکار گرفته شده جهت توسعه توانایی مهارت اعضاء برای طراحی، انتقال ثبات برنامه های آموزشی CAM باعث می شود که دیگران به مشارکت با نه تنها CAM بلکه سایر محدوده های محتوایی اکتشاف نشده به صورت سایر برنامه های انتخابی مورد نیازعلاقمند شوند. ماهیت بین رشته ای از تلفیق تجارب عملی وآموزش ممکن است مدل عالی از کار مشترک تیمی بر پایه رویکرد سیستمک محور در هر حیطه آموزش را نشان بدهد .همکاری همسو با موسسات همکار باید تداوم داشته باشد به منظور تولید یا خلق محصولات ملموس تر شامل برنامه های مشترک ،تحقیقات وارایه عمومی به منظور انتشار درس های یاد گرفته شده .در نهایت ما نمی توانیم بیش از حد بر اهمیت منابع خارجی برای شروع برنامه ها به خصوص از منابع معتبر NIH وتعهدات سازمان ها برای حفظ این کارها (تلفیق وآموزش CAM در آینده داشته باشیم.