نقش طبقه ی متوسط در توسعه ی ایران بعد از انقلاب اسلامی ایران (با تاکید بر اصل سنت و مدرنیته و توسعه یافتگی)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 555

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ITPLAW02_179

تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1398

چکیده مقاله:

طبقه متوسط از مهم ترین اقشار اجتماعی در کشورهای توسعه یافته به حساب می آید. اگر در انقلاب صنعتی و مراحل اولیه مدرنیزاسیون طبقه کارگر چرخ های تولید را به گردش درمی آورد، امروزه طبقه متوسط هم تولید می کند و هم مصرف؛ تولید فکر و مصرف محصول. به بیانی خالی از ارزش، سرمایه داری جایگاهی دقیق برای اقشار و شئون متوسط در نظر گرفته، جایی که هر دو کارویژه به استحکام، گسترش و حرکت رو به جلو سیستم کمک می کنند. از این جهت است که طبقه متوسط قشری مهم و کاربردی در کشورهای صنعتی قلمداد می شود. در کشورهای در حال توسعه اما اوضاع تاحدودی متفاوت است. از آنجایی که توسعه مفهومی تک بعدی نیست نسبتی که اقشار متوسط این کشورها با حکومت برقرار می کنند، بسته به میزان .نقش این طبقه در توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متفاوت است. به بیانی دیگر میزان بهره مندی دولت از ظرفیت های طبقه متوسط با پویش توسعه نسبتی معنادار را تجربه می کند.. هدف این مقاله توجه بیشتر به نقش طبقه ی متوسط یا همان جامعه ی مدنی در مسیر توسعه یافتگی است. این مقاله در مبحث توسعه یافتگی قلم و زمان فرسوده است. هدف کلی این مقاله نشان دادن خلا جامعه ی مدنی در مسیر توسعه ی پایدار ایران است و با تاکید بر اصل سنت و مدرنیسم و بررسی آراء نظریه پردازان پروژه توسعه یافتگی، سعی در نشان دادن نقش طبقات و به ویژه طبقه ی متوسط در فرایند توسعه ی پایدار را دارد. در واقع تلاش شده است با نگاهی تاریخی و گذرا در حد بضاعت محقق و مختصر به دولت های پس از انقلاب و نقش آنها در بسط و تحدید جامعه ی مدنی یا همان طبقه ی متوسط اشاره شود.بنابراین رهیافت این مقاله برای توسعه یافتگی رهیافت جامعه محور می باشد. سوال اصلی این پژوهش این است که طبقه ی متوسط چگونه می تواند جهت دستیابی به سطح قابل قبولی از توسعه ی پایدار ایران موثر باشد روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانه ای می باشدو متغیر مستقل جامعه ی مدنی یا همان طبقه ی متوسط و متغیر وابسته توسعه پایدار ایران می باشد. با بررسی رهیافت های مختلف از جمله رهیافت نخبه محور و رهیافت جامعه محور سعی در دادن پاسخی مناسب برای ارائه ی مدلی متناسب با جامعه ی ایران برای توسعه ی این کشور شده است. معیارهای پاسخ به سوالات و فرضیه ها در این تحقیق معیاری نسبی گرا و استفاده از همه روش ها در زمان های مناسب خویش برای توسعه می باشد. فرضیه ی اصلی این مقاله بر این است که ما زمانی شاهد توسعه ی پایدار و همه جانبه در ایران خواهیم بود که طبقه ی متوسط که همان جامعه ی مدنی می باشد نمود پیدا کند و در فرایند توسعه واداره ی کشو نقش مستمر خود را ایفا کند.

نویسندگان

مجتبی رحمانی

دانشجوی دکترای رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی