از شناخت علمی تا معرفت فلسفی

سال انتشار: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 4,242

فایل این مقاله در 5 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_APMN-11-36_001

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1397

چکیده مقاله:

انسان همواره در پی آن است تا به مدد قوای شناختی خویش، به موشکافی درپدیده های مختلف پرداخته و از چیستی ذات خود و محیط پیرامونش آگاهی یابد.برخی تنها قوه شناختی معتبر و قابل اطمینان برای کشف واقع را حس و تجربهمی دانند و هر گزاره غیرقابل کشف توسط علوم تجربی را بی معنا به حسابمی آورند. در مقابل، گروهی علاوه بر قوای حسی و تجربی، عقل را در کشفو بررسی حقایق مادی امور ماورای طبیعی قادر می دانند و خود را ازمحدودیت های شناختی گروه نخست خارج می نمایند. به واسطه همین دیدگاه هایمختلف بود که نسبت و ارتباط میان علم و فلسفه مورد سوال جدی قرار گرفت.در حکمت یونان، فلسفه به مطلق شناخت و مجموعه دانش های انسانی اطلاقمی شد که علوم طبیعی را نیز در بر می گرفت و به همین دلیل حکمای یونانیتقابلی میان آن دو لحاظ نمی کردند، اما به مرور زمان که روش شناسی شناختمورد توجه جدی واقع شد، فلسفه به عنوان دانشی معرفی شد که از روش عقلیاستفاده می کند و مبتنی بر استدلال و استنتاج است و علوم تجربی به عنواندانشی به حساب آمد که از روش حس و تجربه بهره می گیرد و مبتنی بر فرضیه،آزمون و استقرا می باشد و با این خط کشی ها بود که قلمرو فلسفه و علم تجربیبه کلی از یکدیگر فاصله گرفت؛ به نحوی که امروزه چنین مرسوم است که فلسفهمجموعه ای از مسایل عقلی است که با روش تجربی قابل اثبات نیست و در مقابلعلم مجموعه ای از مباحث تجربی است که تنها بر حس مبتنی است.

نویسندگان

سعیده سادات شهیدی

مدرس دانشگاه امام صادق (ع)