تحلیل معنایی علیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 620

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_APMN-14-44_007

تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1397

چکیده مقاله:

ارسطو برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، نظریه علل اربعه را مطرح کرد و از آن برای بررسی ساختار رویدادهای طبیعت و توجیه تغییرات عالم بهره گرفت. علل در فلسفه ارسطو هم باعث تحقق شیء در خارج می شوند و هم سبب شناخت آن، ابن سینا با استفاده از منابع فکری متعدد، از نوافلاطونی گرفته تا اندیشه های دینی در اسلام، علیت را به گونه ای دیگر تفسیر کرد و توانست با آن نظام خلقت را تبیین فلسفی نماید. علیت در نظام فلسفی ابن سینا بر مدار وجود است، نه حرکت، و علیت هستی موجودات را تبیین می کندف نه فقط حرکت آنها را. از این رو با وجود آن که علیت و توابع آن هم در فلسفه ارسطو و هم در فلسفه ابن سینا نقش محوری دارد، اما نگرش این دو فیلسوف به این نظریه متفاوت بوده است. به نظر می رسد این تفاوت در تعاملی دوسویه با تطور معنایی علت از فلسفه ارسطو به فلسفه ابن سینا شکل گرفته است. برای روشن شدن علت این تفاوت لازم است تا معنای علیت نزد این دو فیلسوف به خوبی تبیین گردد تا واضح شود که هریک از این دو فیلسوف برای علیت و علت چه واژه ای را به کار می برند و از آن چه معنا و کاربردی انتظار داشتند.

نویسندگان

مریم سالم

دانشجوی دکتری فلسفه مشاء دانشگاه تربیت مدرس

محمد سعیدی مهر

دکتری فلسفه و دانشیار دانشگاه تربیت مدرس

رضا اکبریان

دکتری فلسفه و کلام اسلامی و دانشیار دانشگاه تربیت مدرس